به گزارش جبهه ۲۴, سردار سرتیپ بسیجی «بهمن کارگر» رئیس بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس و مقاومت در دیدار با خانواده شهید سرلشکر «محمد باقری» رئیس فقید ستاد کل نیروهای مسلح ضمن ادای احترام به مقام شامخ شهیدان والامقام «حسن و محمد باقری» به خلوص نیت و سادهزیستی این خانواده اشاره کرد و نحوهی همکاری «فرشته باقری (افشردی)» دختر شهید سرلشکر محمد باقری را اینگونه روایت کرد:
اواخر سال ۱۳۹۸ بود؛ شهید سرلشکر محمد باقری یک روزی با بنده تماس گرفت و گفت که موضوعی را میخواهم با شما مطرح کنم؛ ولی امکانش فراهم نمیشد.
چند روز بعد، پیش ایشان رفتم؛ شهید باقری به بنده گفت که دخترم در دانشگاه علامه رشته علوم ارتباطات خوانده و دوست دارد، خبرنگار شود؛ اگر امکان دارد در خبرگزاری دفاع مقدس مشغول کار شود.
بنده به شهید باقری گفتم که اتفاقاً ما بهدنبال جذب تعدادی خبرنگار خانم برای خبرگزاری هستیم. شهید باقری گفت، با اینحال با او مصاحبه کنید و اگر به درد شما خورد، او را جذب کنید.
شهید باقری به من گفت که فقط روز اول یکی او را میآورد؛ ولی روزهای دیگر رفت و آمد با خودش است. بر همین اساس، به مدیر عامل وقت خبرگزاری زنگ زدم و به او گفتم که دختر شهید باقری میخواهد به خبرگزاری دفاع مقدس بیاید.
چند روز بعد از اینکه «فرشته باقری (افشردی)» دختر شهید باقری در خبرگزاری مشغول به کار شده بود، مدیر عامل خبرگزاری به من گفت، با توجه به اینکه ایشان با مترو و وسایل نقلیه عمومی تردد میکند و همراه با دیگر خبرنگاران جهت پوشش برنامههای خبری آفیش میشود آیا نیازی به رعایت مسائل امنیتی نیست؟ و از این بابت نگران بود. بنده نیز موضوع را از شخص شهید باقری استعلام کردم که ایشان با صراحت همیشگی خود گفت: بگذارید با مردم زندگیمان را بکنیم، نگران دختر من هم نباشد، هیچ مشکلی نیست.»
«فرشته باقری (افشردی)» فرزند سردار سپهبد شهید «محمد باقری» رئیس فقید ستاد کل نیروهای مسلح کشورمان که بهعنوان خبرنگار گروه فرهنگی در خبرگزاری دفاع مقدس فعالیت میکرد، در حمله وحشیانه رژیم صهیونیستی، همراه با پدر و مادر شهیدهاش به عموی شهید خود پیوست.
به گزارش جبهه ۲۴ ، شهیده «فرشته باقری (افشردی)» متولد ۱۶ آذر ۱۳۷۶ و فارغالتحصیل رشته ارتباطات از دانشگاه علامه طباطبایی بود که فعالیت رسانهای خود را از سال ۱۳۹۸ در خبرگزاری دفاعمقدس آغاز کرد. او با هوش و ذکاوتی سرشار، برگرفته از پیشینه خانوادگیاش و با غیرت و تعصبی مثالزدنی پلههای ترقی را طی کرد و در حوزه ترویج فرهنگ ناب ایثار و شهادت تأثیرگذار ظاهر شد. شهیده باقری، درپی حمله وحشیانه رژیم منحوس صهیونی و در ۲۸ سالگی به آرزوی قلبیاش یعنی شهادت رسید و همراه با پدر و مادرش به عموی شهیدش سردار «حسن باقری» پیوست. در ادامه فرشته حاجیزاده، دبیر سرویس دفاعپرس از سالها همکاری با این خبرنگار شهید و سبک زندگی او برایمان روایت میکند.
واقعا دختر سرلشکر باقری هستی؟
فرشته از سال ۹۸ بهعنوان خبرنگار به این مجموعه پیوست. ابتدا همکاری ما غیرمستقیم بود، اما بعد زمانی که در بخش فرهنگی و مجازی دبیر بودم با او ارتباط مستقیم پیدا کردم. اوایل نمیدانستیم دختر سرلشکر باقری است، چون خودش تمایلی به افشای این موضوع نداشت و نمیخواست شغل او به پدرش منتسب شود. فرشته آقازادهای مظلوم و سادهزیست بود که حتی با مترو تردد میکرد. با وجود اینکه دختر یک آقازاده بود، هرگز از رانت خانوادگیاش استفاده نکرد. تحصیلکرده روزنامهنگاری بود و به اصول حرفهای پایبند. یکبار برای مصاحبه با یک مسئول، به او وقت نمیدادند. به شوخی گفتم: «به او بگو دختر سرلشکر باقری هستی، مطمئناً فوری برای مصاحبه حاضر میشود.» اما با قاطعیت پاسخ داد: «حتی اگر شبانهروز پشت در اتاقش منتظر بمانم، این حرف را نمیزنم.» درحالیکه برخی برای تسهیل کارشان از چنین ارتباطاتی استفاده میکنند، او حتی یکبار هم این کار را نکرد.
فرشته لایق شهادت بود
خبرنگاری پویا و پرتلاش بود. درحالیکه اغلب خبرنگاران بهدلیل سختیهای کار، از انجام گزارشهای فوری و میدانی اجتناب میکردند، او همیشه داوطلب اینگونه مأموریتها بود، بدون هیچ شکایتی. بهویژه اصرار داشت در پوشش خبری تشییع پیکر شهدا حضور داشته باشد. یکبار در معراجالشهدا به من گفت: «کاش روزی مثل عمویم شهید شوم.» در آن لحظه تعجب کردم و گفتم: «در این شرایط صلح، چه شهادتی؟» همانجا جواب داد: «تمام کتابها و دستنوشتههای عمویم را خواندهام. خاطرات شهدای دیگر را هم مطالعه کردهام و لحظه به لحظه به شهادت فکر میکنم.» فرشته نهتنها به شهادت فکر میکرد، بلکه به آن باور قلبی داشت. شاید به همین دلیل بود که در میان انبوه مردم، او بود که چنین باعزت در کنار پدر و مادرش به شهادت رسید. فرشته یک دهههفتادی متفاوت بود و قطعاً لیاقت این مقام والا را داشت، هرچند پذیرفتن فقدانش برای ما همکاران دشوار است.
آرزو داشت به غزه برود
زمان اعلام شهادت سیدحسن نصرالله از همه ما بیشتر متأثر شده بود. حتی اجازه نمیداد خبر را منتشر کنیم و میگفت صبر کنید، شاید تکذیب شود! نمیخواست باور کند و آرزو میکرد به غزه برود تا به مردم مظلوم فلسطین و لبنان کمک کند.
حساس به بیتالمال
تربیت خانوادگیاش باعث شده بود به بیتالمال بسیار حساس باشد. به ساعت کاری سخت پایبند بود. هرگز از امکانات خبرگزاری برای کارهای شخصی استفاده نمیکرد، تماس تلفنی خصوصی با خط اداره نداشت. ساعت رسمی کار ما تا ۱۶ بود، اما اگر پس از آن مجبور میشد بهدلیل شخصی در دفتر بماند، حتماً ساعت میزد و سپس برمیگشت. وقتی علت را میپرسیدیم، میگفت: «این انتظار برای کار شخصی من است و ربطی بهکار خبرگزاری ندارد، پس نباید بهعنوان اضافهکاری محاسبه شود.»
<span;>قائل به تبعیض با همکاران نبود | این دختر واقعاً عجیب بود!
هرگاه دستورالعملی مبنی بر اضافهکاری، تعطیل کاری یا افزایش حجم کار صادر داده میشد، خودش تأکید میکرد که بین او و دیگر همکارانش تبعیضی قائل نشوند و مانند بقیه تابع مقررات باشد، درحالیکه میتوانست از موقعیت پدرش برای تسهیل شرایط استفاده کند. اما او اصلاً اهل پارتیبازی نبود و حتی حساس بود که کسی به او نگوید: «تو دختر سرلشکر باقری هستی!» همیشه میگفت: «اگر قرار است تعدیلی صورت گیرد، باید شامل حال من هم بشود و نباید فرقی بین من و دیگران باشد.»
حرفهای اما بی ادعا
برخلاف بسیاری از خبرنگاران که نسبت به ورود دیگران به حوزه کاریشان حساسند، او اگر میدید کسی در نشست مربوط به بخش او شرکت کرده، ناراحت نمیشد. یکی دیگر از ویژگیهای بارزش این بود که هیچگاه به دبیر سرویس «نه» نمیگفت. حتی اگر کاری خارج از حوزه مسئولیتش بود، بدون اعتراض آن را میپذیرفت. گاهی با همکارانمان به شوخی میگفتیم: «این دختر واقعاً عجیب است! چطور ممکن است دختر یک سرلشکر باشد و اینگونه بیادعا، ساده و بیآلایش، در یکی از سختترین مشاغل، یعنی خبرنگاری میدانی، فعالیت کند؟» وقتی به شوخی میگفتیم: «تو روزی مدیرعامل خبرگزاری میشوی!» با قاطعیت پاسخ میداد: «هرگز!»
انتهای پیام