در این مقاله شما را با کشور اوکراین بیشتر آشنا خواهیم کرد با ما همراه باشید :
اوکراین از کشورهای اروپای شرقی است. این کشور از شرق با روسیه؛ در شمال با بلاروس؛ از غرب با لهستان، اسلوواکی و مجارستان؛ از جنوب غربی با رومانی و مولداوی هممرز است و در جنوب آن دریای سیاه ودریای آزوف قرار دارد و پایتخت آن شهر کیاف و زبان رسمی آن زبان اوکراینی است.
نوع حکومت
نوع حکومت اوکراین جمهوری بوده که از ۲۴ استان تشکیل شدهاست و دارای یک بخش خودمختار (کریمه) نیز میباشد؛ بهصورت دقیقتر، اوکراین دارای یک حکومت متمرکز و نظام نیمهریاستی است. پس از فروپاشی شوروی، اوکراین بعد از روسیه دارای بزرگترین ارتش در اروپا است. زبان اوکراینی زبان رسمی این کشور است و زبان روسی نیز کاربرد گستردهای دارد.
پیش از تاریخ
سکونت انسان در اوکراین به سالها قبل از میلاد مسیح باز میگردد، زمانی که در دوران نوسنگی فرهنگ کوکوتنی-تریپلی در منطقهٔ وسیعی گسترش یافت که بخشهایی از اوکراین امروزی شامل تریپیلیا و تمام منطقه دنیپر و دنیستر را در بر میگرفت. در عصر آهن، این سرزمین محل سکونت کیمریها، سکاها و سرمتیها بود. و بین ۷۰۰ تا ۲۰۰ قبل از میلاد نیز بخشی از سرزمین سکاها به حساب میآمد.
بعدها، مستعمرات یونان باستان، روم باستان و امپراطوری روم شرقی، مانند تایراس، اولبیا و هرموناسا در اوایل قرن ششم قبل از میلاد در کنار دریای سیاه تأسیس شدند و در اواسط قرن ۶ بعد از میلاد رونق خوبی پیدا کردند.
جنگ جهانی دوم
با شروع جنگ جهانی دوم این کشور از ۱۹۴۱ تا ۱۹۴۴ در اشغال آلمان بود.
استقلال
۲۳ اوت ۱۹۹۱ اوکراین استقلال خود را اعلام کرد. ایران ۲۵ دسامبر ۱۹۹۱ به عنوان اولین کشور استقلال اوکراین را به رسمیت شناخت.
پس از فروپاشی شوروی
پس از فروپاشی شوروی، اقتصاد اوکراین به سمت مالکیت خصوصی و بازار آزاد حرکت کرد. این روند انتقالی برای خانوارهای اوکراینی که اغلب فقیر بودند و هیچگاه فعالیت اقتصادی خصوصی را تجربه نکرده بودند بسیار سخت بود.
برعکس جمعیت کشور که در آن زمان در اوج بود، اقتصاد اوکراین دوران فلاکت را سپری میکرد. پس از فروپاشی شوروی، رشد اقتصادی اوکراین تا یک دهه به صورت پیاپی منفی بود. فقر روز بروز گستردهتر میشد، تورم سرسامآور اعتماد به پول ملی را از بین برده بود و حتی گاهی معاملات به شکل پایاپای انجام میشد.
برای مثال در سال ۱۹۹۳ قیمتها بیش از ۱۰۰ برابر شدند. یک همبرگر که در آغاز سال ۱ کوپن (واحد پول پیشین اوکراین) قیمت داشت در پایان همان سال ۱۰۱ کوپن شده بود. سال بعد یعنی سال ۱۹۹۴ رشد اقتصادی این کشور منفی ۲۲٪ سقوط کرد.
از فروپاشی تا انقلاب نارنجی
سال ۱۹۹۴ برای اوکراین سال شروع تغییرات بود. در این سال و در اوج ناکامی و فلاکت اقتصادی مردم آن کشور به پای صندوق رای رفتند و لئونید کوچما را به عنوان دومین رئیسجمهور کشور مستقل اوکراین برگزیدند. او به زبان اوکراینی صحبت نمیکرد و با اکثریت قاطع آرای مردم نیمه شرقی اوکراین که عموماً روس تبار هستند انتخاب شد، ولی مجموعه اقدامات او باعث شد که پنج سال بعد درنیمه غربی اوکراین هم اکثریت بالایی بدست آورد و دو دوره به ریاست جمهوری انتخاب شود. او اقدامات بسیار مؤثری در صحنه سیاست و اقتصاد اوکراین شروع کرد که بهطور خلاصه عبارتند از:
کاهش کسری بودجه از ۱۳٪ به ۵٪
کاهش استقراض از بانک مرکزی از ۱۲٪ به ۲٪
انتشار اوراق قرضه داخلی و وام گرفتن از دولتهای خارجی
و در نهایت پس از اصلاحات زیاد، حذف ۵ صفر از پول ملی
معرفی گریونا به عنوان واحد پول جدید
این اقدامات کمکم نتیجه داد و ترمز تورم کشیده شد. کوچما در دومین دوره ریاست جمهوری اش توانست رشد اقتصادی را به اوکراین بازگرداند.
همچنین کوچما روابط سیاسی و اقتصادی اوکراین با روسیه را بازسازی کرد. او بدینسان موفق شد از پیوندهای عمیق اقتصادی اوکراین و روسیه به نفع کشورش استفاده کند. پس از آن اوکراین توانست با تکیه بر منابع کشاورزی، معادن غنی و بازسازی صنایع به جای مانده از قبل، برای یک دهه رشد اقتصادی قابل قبولی را نگه دارد.
همچنین در یک دورخیز سیاسی، کوچما در خواست رسمی برای عضویت در اتحادیه اروپا داد و بیان کرد که کشورش تا سال ۲۰۰۷ میتواند به استانداردهای لازم برای عضویت در اتحادیه اروپا برسد. چیزی که نه تنها تاکنون محقق نشده بلکه منشأ اختلافات بزرگی هم در جامعه اوکراین شدهاست.
انقلاب نارنجی و پس از آن
در سال ۲۰۰۴، نخستوزیر ویکتور یانوکوویچ برنده انتخابات ریاست جمهوری اعلام شد. این نتایج اعتراض مردم را به همراه داشت، مسموم شدن ویکتور یوشچنکو رقیب اصلی یانوکوویچ در جریان مبارزات انتخاباتی هم، بر آتش شک و کینه طرفدارانش دمید و موجی از اعتراض و نا فرمانی مدنی کشور را فرا گرفت. در نهایت پس از حدود سه ماه اعتراض، دادگاه عالی اوکراین انتخابات را باطل کرد و انتخابات مجدد زیر نظر موشکافانه ناظران داخلی و بینالمللی برگزار شد. این بار یوشچنکو با اکثریت شکننده ۵۲٪ رئیسجمهور اوکراین شد. این اعتراضات که با استفاده از نمادهای نارنجی رنگ همراه بود به انقلاب نارنجی اوکراین معروف شد.
یانوکوویچ نیز کاخ ریاست جمهوری را زیر نگاه سنگین دوربینهای رسانهها ترک کرد و رفت تا اپوزیسیون را شکل دهد. او پنج سال بعد دوباره در انتخابات شرکت کرد و این بار پیروز شد. اما انقلاب نارنجی شوک سنگینی بر اقتصاد کشور وارد کرد. اقتصادی که سال قبل از انقلاب نارنجی ۱۲٫۵٪ رشد کرده بود در سال بعد تنها ۲٫۵٪ رشد داشت.
بحران ۲۰۱۴
پلیس ملی جدید اوکراین در تاریخ ۳ ژوئیه ۲۰۱۵ بهعنوان بخشی از اصلاحات اتحادیه اروپا شکل گرفت. در ۲۲ فوریه ۲۰۱۴ در پی اعتراضات خیابانی علیه دولت و وخیم شدن اوضاع داخلی اوکراین با رای پارلمان اوکراین ویکتور یانکویچ از سمت رئیسجمهوری برکنار شد و یولیا تیموشنکو نخستوزیر سابق که در روز ۱۹ مهر ۱۳۹۰ برابر با ۱۱ اکتبر ۲۰۱۱ محکوم به زندان شده بود پس از تسخیر کاخ ریاست جمهوری توسط مخالفان و رای پارلمان این کشور مبنی بر بازگشت به قانون اساسی سال ۲۰۰۴؛ که این طرح با ۳۲۵ رای موافق به تصویب رسید و راه برای آزادی تیموشنکو هموار شد. همچنین پارلمان اوکراین به آزادی تیموشنکو از زندان نیز رای مثبت داد و در ساعاتی بعد در ۲۲ فوریه یولیا تیموشنکو از زندان آزاد شد.
پس از برکناری یاناکویچ وی به روسیه گریخت و الکساندر تورچینف به عنوان رئیسجمهور موقت برگزیده شد. در پی این حوادث شبه جزیره کریمه توسط نیروهای روسی تحت عنوان محافظت از روس تبارهای این ایالت خودمختار اشغال شد. چند روز بعد از این اتفاقات، مردم شبه جزیره کریمه در برگزاری همهپرسی سراسری، موافقت ۹۶ درصدی خود را با پیوستن به کشور روسیه اعلام کردند و این شبه جزیره رسماً جزئی از خاک روسیه شد.
یانوکوویچ در یک نطق تلویزیونی با اشاره به پیش نویس توافقنامه پیوستن اوکراین به اتحادیه اروپا از مردمش دعوت کرد که متن پیش نویس را بخوانند. او گرچه مخالف قطعی پیوستن اوکراین به اتحادیه نیست، اما میگوید این پیش نویس الحاق، اوکراین را فقط یک بازار مصرف برای محصولات اروپایی در ازای نیروی کار ارزان و غیر متخصص میخواهد و نه یک شریک تجاری واقعی برای اروپا. اما از طرف مقابل نیمه غربی اوکراین چشم به توان اقتصادی اروپا بستهاست. آنها به همسایگان فقیر خود مینگرند که درست مانند اوکراین بخشی از اتحاد جمهوریهای شوروی بودند، اما حالا اتباع آنها آزادانه در هر جای اتحادیه اروپا سفر، اقامت و کار میکنند.
مداخله نظامی روسیه
پس از برکناری ویکتور یانکوویچ از ریاست جمهوری اوکراین در ماه فوریه و فرادستی نیروهای هوادار غرب در دولت کیف، اهالی روس تبار بخشهایی از شرق اوکراین مبتنی بر بدبینی تاریخیاشان به جهتگیریهای سیاسی در غرب اوکراین و نیروهایی که در کیف قدرت را به دست گرفتهاند و نیز بر بستر برخی اشتباهات دولت جدید با آن از در ستیز و مخالفت درآمدهاند.
در این میان روسیه که فعل و انفعالات سیاسی در اوکراین را تلاشی دیگر برای تشدید محاصره خود و حضور سیاسی و نظامی غرب در پشت مرزهای خود تلقی میکند با حمایت از مخالفتها در شرق اوکراین و تشدید ستیز میان اهالی منطقه و دولت کیف درصدد حفظ منافع ژئواستراتژیک و ژئواکونومیک خود تا حد ممکن است. این رویکرد روسیه در همان روزهای اول پس از برکناری یانکوویچ و با تصرف بحثانگیز شبه جزیره کریمه نمودی بارز یافت.
گرچه نیروهای حاکم در کیف قولهایی مبنی بر تغییر قانون اساسی و اعطای اختیارات بیشتر به مناطق، به ویژه شرق کشور را دادهاند، ولی این قول نه برای جداییطلبان و نه برای روسیه حامی آنها کافی نبودهاست. با بدست آمدن برخی موفقیتهای نظامی دولت در شرق، عرصه بر شبهنظامیان شرق اوکراین روز به روز تنگتر میشود، اما تاکنون هیچیک از دو طرف، ارادهای برای برای پایان درگیریها نشان ندادهاند.
افزایش تلاشهای دیپلماتیک اخیر در اروپا برای حل بحران و افزایش تماسها و دیدارها میان مقامهای روسیه و اوکراین نشانگر آن است که هر دو طرف پیروزی واقعی و کاملی برای خود در این بحران متصور نیستند و بیش از همه یافتن راهحل سیاسی که مبتنی برخاستهای متعادل شده طرفین باشد مد نظر است. گزینه کرملین برای تحقق این امر ایجاد یک حکومت فدرال در این کشور است. زیرا در یک اوکراین فدرال دولت مرکزی نسبتاً ضعیف در جهتگیریهای خارجیاش به نظر موافق مناطق فدرال (از جمله مردم نواحی شرق کشور) وابسته است و روسیه را راضی کند که پیوند تنگاتنگ میان کیف و غرب (به خصوص از دید نظامی) عملی نشود.
این راهحل شاید اوکراین را در پیوندهای مستقیم سیاسی و اقتصادی با غرب قرار دهد، اما در عین حال باید به پیوندهای تاریخی، فرهنگی و اقتصادی شرق اوکراین با روسیه هم توجه کند و به لحاظ نظامی، مانند آنچه برای فنلاند پس از جنگ جهانی دوم ترسیم شد، موقعیتی خنثی و حائل را برای اوکراین رقم بزند.
اما روسیه به هیچیک از این راه حلها توجهی نکرده و بدون در نظر گرفتن عواقب بعدی، به افزایش درگیریها در شرق اوکراین دامن میزند. از زمان شروع درگیریها در آوریل ۲۰۱۴ تا ماه آگوست، بین ۳۰۰۰ تا ۴۰۰۰ داوطلب روس به همراه جدایی طلبان شرق اوکراین میجنگیدند. یکی از روشهای دیگر روسیه در جهت همسو کردن مردم، استفاده از حافظه تاریخی آنها و دادن لقبهایی، چون فاشیست و نازی به مبارزه با مخالفانش از جمله رهبران امروز اوکراین است.
همچنین تا آغاز ماه سپتامبر، این جنگ شاهد یک میلیون آواره، ۲۶۰ هزار بیخانمان و مرگ ۲۶۰۰ نفر شد و با ادامه یافتن این وضعیت در ۲۳ دسامبر ۲۰۱۴ پارلمان اوکراین رای به پیوستن این کشور به ناتو داد.
جغرافیا
اوکراین با ۶۰۳٫۵۵۰ کیلومتر مربع مساحت و ۲٬۷۸۲ کیلومتر خط ساحلی چهل و چهارمین کشور بزرگ جهان و پس از روسیه دومین کشور وسیع در اروپا است.]این کشور از زمینهای مسطح و دشتهای حاصلخیز (یا استپ) تشکیل شدهاست که از میان آنها رودخانههایی، چون دنیپر، سورسکی دونتس، دنیستر و بوگ جنوبی میگذرند و به دریای سیاه و دریای کوچک آزوف منتهی میشوند. در جنوب غربی اوکراین دلتای رود دانوب در مرز این کشور با رومانی قرار گرفتهاست. تنها کوههای این کشور بخشی از رشته کوههای کارپاتمیباشد که بلندترین نقطه آن در اوکراین، کوه هورلا است که ۲٬۰۶۱ متر ارتفاع دارد و در شبه جزیره کریمه نیز رشته کوههای کریمه تا ساحل جنوبی کریمه امتداد دارد.
آب و هوا
اوکراین دارای آب و هوای معتدل قارهای است، هرچند در سواحل جنوبی کریمه شرایط آب و هوایی مدیترانهای وجود دارد. بارش باران در نقاط مختلف اوکراین متفاوت است، بهطوریکه بیشترین میزان بارش در شمال و غرب این کشور صورت میگیرد و کمترین میزان بارش در شرق و جنوب شرقی است، بطور مثال بارش سالیانه در منطقه غربی حدود ۱٬۲۰۰ میلیمتر است، در حالی که بارش سالانه در کریمه ۴۰۰ میلیمتر میباشد.
تقسیمات کشوری
کشور اوکراین به ۲۴ اوبلاست (استان) و استانهای اوکراین به نوبه خود به ۴۹۰ رایون (بخش) تقسیم شدهاند. اوکراین دارای یک منطقه خودمختار به نام کریمه میباشد و شهر سواستوپول به لحاظ موقعیت نظامی خاص از وضعیت قانونی ویژهای برخوردار است. روز جمعه، ۱ فروردین ۱۳۹۳ (۲۱ مارس ۲۰۱۴)، ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور وقت روسیه، مصوبه پارلمان روسیه در مورد الحاق شبه جزیره کریمه به خاک این کشور را امضا کرد و به این ترتیب، این مصوبه از نظر قوانین روسیه رسمیت یافت.
اقتصاد
در زمان شوروی، اقتصاد اوکراین دومین اقتصاد بزرگ اتحاد جماهیر شوروی بود و یک بخش صنعتی و کشاورزی مهم به حساب میآمد. پس از فروپاشی شوروی، نظام اقتصاد با برنامه این کشور به سمت یک اقتصاد بازاری تغییر کرد که روند این انتقال برای اکثریت جامعه که دچار فقر بودند، بسیار دشوار بود. پس از فروپاشی شوروی اقتصاد اوکراین به شدت محدود شده و زندگی روزانه برای یک فرد معمولی که در اوکراین زندگی میکرد بسیار دشوار بود. تعداد قابل توجهی از روستاییان بوسیله غذایی که خودشان میکاشتند زندگی میکردند، برخی نیز دو یا چند شغل داشتند و از طریق مبادله کالا با کالا، مایحتاج اولیهشان را تهیه میکردند.
تشدید بحران اقتصادی اوکراین
در اوکراین تمایلات مهاجرتی افزایش یافته و بر اساس نظرسنجیهای مختلف، تقریبا یک سوم از جمعیت این کشور خواستار مهاجرت به خارج هستند. موسسه بین المللی جامعه شناسی کییف توضیح داده که در حال حاضر ۷ درصد از سئوال شوندگان روی چمدانهای خود نشسته و ۲۷ درصد نیز به فکر مهاجرت هستند. برخی موسسات اجتماعی دیگر این رقم را ۲۰ درصد و برخی نیز حتی ۳۳ درصد عنوان کردهاند.
در میان دلایل مهاجرت، شهروندان اوکراینی یافتن زندگی بهتر، جنگ در شرق کشور و اوضاع اقتصادی اوکراین را بیان کرده اند. بر اساس اطلاعات سازمان ملل متحد، تا سال ۲۰۵۰ ممکن است ۳۶ میلیون جمعیت در اوکراین باقی مانده باشد.
آموزش
طبق قانونی اساسی اوکراین، تمام شهروندان اوکراینی از تحصیل رایگان برخوردار هستند. اوکراین دارای دانشگاههای بسیار زیاد و تنوع رشته بسیار زیاد است و رشتههایی مانند مکانیک، برق کاملاً کاربردی و هدفمند تدریس میشود، دانشگاههای اوکراین دارای امکانات کامل و با تکنولوژی روسی و به سبک روسی کلیه رشتهها تدریس میشود.
جمعیت و نژادها
جمعیت این کشور بالغ بر ۴۶٬۱۷۹٬۲۲۶ نفر میباشد با توجه به آن که بیشتر نواحی صنعتی در شرق و جنوب شرقی اوکراین واقع شدهاند، تراکم جمعیت در این نواحی بیشتر است، همچنین ۶۷٫۲٪ از جمعیت اوکراین نیز در مناطق شهری زندگی میکنند. طبق سرشماری سال ۲۰۰۱ اوکراین، ۷۷٫۸٪ از جمعیت اوکراین را نژاد اوکراینی و مابقی را نژادهای روس (۱۷٫۳٪)، بلاروسی (۰٫۶٪)، مولداوی، تاتارهای کریمه (۰٫۵٪)، بلغارها (۰٫۴٪)، مجارستانی (۰٫۳٪)، رومانیایی (۰٫۳٪)، لهستانی (۰٫۳٪)، یهودیان (۰٫۲٪)، ارامنه (۰٫۲٪)، یونانیها (۰٫۲٪) و تاتارها (۰٫۲٪) تشکیل میدهند.
دین و مذهب
تا سال ۹۸۸ میلادی ساکنین اوکراین فعلی نیز به مانند بسیاری از مردم اروپا بتپرست بودند، ولی با پذیرش آئین مسیحیت از سوی پرنس ولادیمیر این کشور نیز مسیحی شد. در سال ۱۰۵۴ به دنبال تکفیر متقابل پاپ روم و پاتریارک بیزانس، مذهب ارتدوکس توسط پاتریارک بیزانس به وجود آمد و کشورهای زیادی از جمله اوکراین ارتدوکس گردیدند و به همین دلیل بیشتر مردم اوکراین تابع کلیسای ارتدوکس بوده و اقلیتی تابع کلیسای کاتولیک میباشند که بیشتر ساکن نواحی غرب اوکراین هستند. علاوه بر ارتدوکسها و کاتولیکها، پیروان مذهب پروتستان و برخی فرق مسیحی دیگر نیز در اوکراین وجود دارند. یهودیان هم دارای کنیسههای مختلف هستند (در کیف ۲ کنیسه) که مراسم مذهبی خود را انجام میدهند.
حدود ۹۶٫۲ درصد جمعیت اکراین مسیحی هستند و پس از آن اسلام با ۰٫۷ درصد و یهودیت ۰٫۶ درصد و سایر ادیان ۲٫۵ درصد جمعیت این کشور را تشکیل میدهند.
از زمان فروپاشی اتحاد شوروی، هیچیک از دولتهای حاکم بر اوکراین قوانین لازم برای حمایت و دفاع از زبان، مذهب و سایر حقوق اقلیتهای ساکن این کشور را تصویب نکردهاند. از آغاز درگیریها در شرق اوکراین، احساسات ضدیهودی در شرق این کشور بالا گرفتهاست. گفته میشود این نگرش با پخش اعلامیههایی از طرف جمهوری مردمی دونتسک (وابسته به دولت روسیه) دامن زده میشود.
فرهنگ و زبان
زبان مردم اوکراین از گروه زبانهای اسلاو شرقی است و شباهت زیادی به زبان روسی دارد. به عبارت دیگر لغات مورد استفاده در زبان اوکراینی بیشتر بر گرفته از زبان لهستانی است، ولی دستور زبان آن به مانند زبان روسی میباشد. زبان روسی بیشترین رواج را پس از زبان اوکراینی در این کشور دارد. الفبای زبان اوکراینی نظیر زبان روسی سیریلیک میباشد و تفا وت میان این دو اندک است.
حکومت و سیاست
نظام سیاسی اوکراین، جمهوری ترکیب شده نیمه پارلمانی، نیمه ریاست جمهوری است که در آن قوه مقننه، قوه مجریه و قوه قضاییه مستقل میباشند و رئیسجمهور در یک انتخابات عمومی برای ۵ سال به عنوان رئیس دولت انتخاب میشود.
در دور دوم انتخابات سال ۲۰۱۰، ویکتور یانکویچ با پیشی گرفتن از رقیب خود، یولیا تیموشنکو ریاست جمهوری اوکراین شده و میکولا آزارف به عنوان نخستوزیر انتخاب شد.
نظامی
پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، اوکراین صاحب ۷۸۰٫۰۰۰ سرباز در خاک خود و سومین زرادخانه تسلیحات هستهای در جهان شد. در ماه می۱۹۹۲ در حالی که اوکراین با تحویل تسلیحات هستهای خود به روسیه برای دفن موافقت کرده بود، پیمان کاهش سلاحها را امضا کرد تا به عنوان یک کشور بدون سلاح اتمی به عضویت در پیماننامه منع گسترش سلاحهای هستهای در آید. در دوران کوچما، اوکراین این پیمان را در سال ۱۹۹۴ به تصویب رساند و در سال ۱۹۹۶ به یک کشور فاقد سلاح اتمی تبدیل شد. اوکراین اکنون کشوری بدون تسلیحات اتمی شناخته شدهاست.
ارزش اقتصادی و ژئوپلتیک اوکراین
اوکراین پس از روسیه پهناورترین کشور اروپاست. با ذخیره وسوسه انگیزی از معادن فلزی ارزشمند. نیمی از آهن و فولاد کل شوروی از اوکراین بدست میآمد. چهل درصد از کل سنگ منگنز دنیا در دوران شوروی از اوکراین صادر میشد. به این فهرست، منابع زغال سنگ، جیوه، تیتانیوم و نیکل را هم باید افزود. اوکراین یکی از مهمترین کشورهای معدنی دنیاست که هم از نظر تنوع و هم حجم ذخایر در دنیا کمنظیر است. گفته میشود ۸۰۰۰ معدن از ۹۰ کانی ارزشمند در سراسر خاک اوکراین وجود دارد.
بر خلاف بیشتر کشورهای معدنی که کشاورزی خوبی ندارند اوکراین صاحب نوع بسیار حاصلخیزی از خاک هم هست. این خاک که بنام خاک سیاه (یا سرزمین سیاه) معروف است حاصلخیزترین خاک کره زمین است و در روسیه و کانادا نیز یافت میشود. اوکراین صاحب یک چهارم از خاک سیاه کره زمین است. این خاک استثنایی و حاصلخیز، یکی از سرمایههای ملی اوکراین است. کشاورزی در این خاک بدون کود انجام میشود. کشاورزان میگویند سربازان نازی در جنگ جهانی دوم این خاک را با خود به آلمان میبردند.
موقعیت ژئوپولتیک اوکراین هم برای غرب، بینظیر است. مرزهای اوکراین تنها ۶۰۰ کیلومتر تا مسکو فاصله دارند. در زمان جنگ سرد رسیدن پای غرب به این فاصله از قلب بلوک شرق رؤیا بود. اوکراین یکی از سرنوشت سازترین حلقههای غرب در زنجیره مهار روسیه است.
علاوه بر همه این امتیازات بالقوه، اوکراین گلوگاه انرژی اروپا هم هست. ۲۵ کشور اروپایی، واردکننده گاز از روسیه هستند و همه خط لولهها به جز یکی از خاک اوکراین میگذرند. این یعنی اوکراین گلوگاه درآمد گازی روسیه نیز هست. در روز اول ژانویه سال ۲۰۰۶، روسیه شیر خطوط صادرات گاز از خاک اوکراین را در پی اختلاف بر سر حق ترانزیت، بست. البته روسیه و اوکراین پس از چهار روز به تفاهم اولیه رسیدند. اما اصل اختلاف پابرجا ماند. سه سال بعد در ژانویه ۲۰۰۹، بار دیگر شیر گاز بسته شد و قربانی این اختلاف هم صنایع اروپایی بودند. اروپا هنوز سرمای شبهای بدون گاز، به خاطر بسته شدن این گلوگاه را به خوبی به یاد دارد. در آن سال ۱۸ کشور اروپایی افت فشار یا قطع کامل جریان گاز را گزارش کردند.
در حال حاضر اتحادیه اروپا تقریباً ۱۸٫۷ تریلیون فوت مکعب گاز در سال مصرف میکند که ۱۶٪ آن از خاک اوکراین ترانزیت میشود. پس عجیب نیست که این کشور فقیر (از نظر مالی) تا این اندازه مهم است و همین اهمیت است که جامعه اوکراین را دچار دودستگی کرد.
انتهای پیام