در این مقاله سعی خواهیم کرد کشور افغانستان را به اختصار به شما معرفی نماییم:
افغانستان کشوری با اقتصاد کشاورزی سنّتی و میزان پایینی از سطح آگاهی (سواد عمومی و تخصصی)، و فاصله ی روشن از زندگی نوین صنعتی شناخته می شود. این ویژگیها یک کشور عقب نگاه داشته شده را در ابعاد گوناگون سیاسی، اجتماعی و فرهنگی نشان می دهند. بنابراین، افغانستان کشوری است که بافت کلی اجتماع آن از معیارهای نوین جهانی فاصله دارد؛ از جمله آنکه میزان شهرنشینی و زندگی شهری در این کشور پایین است؛ زیرا شهرنشینی تنها ۳۰ درصد جمعیت این کشور را شامل میشود.
افغانستان دارای ۳۴ استان و حدود چهارصد شهرستان است. اقتصاد عمومی افغانستان کشاورزی سنّتی است. در این زمینه نیز امکانات و شیوههای صنعتی بسیار ضعیف و کمرنگ هستند. برای نمونه، درصد پایینی از تخصص و اصلاحات در بخش کشاورزی در ابعاد آبیاری، کشت و برداشت محصولات وجود دارد.
بسیاری از کارشناسان عقیده دارند: جامعه افغانستان یک جامعه قومی و قبیلهای است و ملّت سازی در این کشور، روند درستی را طی نکرده و یا اصلا شکل نگرفته است. بهترین دلیل آن این است که هویّت ملّی در این کشور شکل کاملی پیدا نکرده و افراد این کشور پیش از آنکه افغانی (هویّت ملّی) باشند، هزاره، ازبک، پشتون و تاجیک هستند. بسیاری از مشکلات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی افغانستان از بافت سنّتی و بسته آن کشور نشأت گرفته است. بر این اساس، تمامی ساختارهی اقتصادی، فرهنگی و سیاسی در ماهیت خود، از روند جدید و شیوه معمول دنیایی کنونی فاصله دارند.
نظام سیاسی افغانستان از حیث نهادهای سیاسی و اداری، وضعیت بدی را سپری می کند. از این لحاظ، ساختار به شدت ساده، کهنه و ناکارآمدی دارد. در این زمینه، بخشی از مشکلات به خاطر فقدان تخصص نیروها و بخشی دیگر نبود سازماندهی درست و عدم امکانات لازم است.
جامعه عقب نگاه داشته شده افغانستان در بعد اجتماعی، رفتاری و روانی نیز وضعیتی بسته دارد. میزان تنش های فردی و گروهی افراد بالاست، و مدارا و تساهل اجتماعی، فرهنگی و همگرایی بین اقوام بسیار ضعیف. در نتیجه، تاریخ سیاسی این کشور «تاریخ کشمکش اقوام بری خودمختاری و یا سیطره قومی» لقب یافته است، به نحوی که پیش از دوره کنونی هیچ نوع مشارکت فراگیر قومی در این کشور شناخته شده نیست.
تاریخ افغانستان دهه ۱۳۴۰ و سال ۱۳۴۳ را اوج موفقیت تلاش های دموکراسی خواهی معرفی میکند. در این دوره، پادشاهی مطلقه به مشروطه تبدیل شد، قانون اساسی نسبتاً دموکراتیکی تدوین گردید و برخی از آزادیهای ناموفق سیاسی و اجتماعی نیز تجربه شد. اما این تلاشها قدم های ابتدایی محسوب می شدند و نشانه کمتری از یک ایده عمیق فرهنگی، اجتماعی و سیاسی در خود داشتند. همانگونه که بستر اصلی آنها نیز از سطحی بودن باورها و فعالیتهای دموکراتیک در رنج بود.
پس از این تاریخ، هرچند همواره اصطلاح دموکراسی و آزادی رواج یافته و تداوم داشت، اما هیچگاه بعد سیاسی نیافته و به گفتمان مسلّط سیاسی و اجتماعی افغانستان تبدیل نشد.
مهمترین دلیل عدم موفقیت روند دموکراسی خواهی در افغانستان، سطحی بودن تفکر و اندیشه دموکراسی خواهان بوده است، در عین آنکه باور سطحی آنان به ارزشهای دموکراسی نیز تابع مهمی از این شکست به حساب میآید. دلیل دیگر این شکست را میتوان غلبه تفکر و گرایشهای قومی ـ. قبیلهای دانست. سومین عامل ناشی از سنّتی بودن بافت کلی جامعه افغانستان است، که این عامل تاکنون نیز چالش اصلی روند دموکراسیخواهی و عملیاتیشدن آن در حال و آینده این کشور به شمار می آید.
جغرافیا
افغانستان حدفاصل آسیای میانه و آسیای جنوب غربی به مرکزیت کابل است. همسایگان افغانستان، پاکستان در جنوب و شرق، ایران در غرب، تاجیکستان و ازبکستان و ترکمنستان در شمال و چین در شمال شرقی هستند. این کشور با ۶۵۲٬۸۶۴ کیلومتر مربع مساحت چهل و یکمین کشور وسیع دنیا است و جمعیت آن در سال ۲۰۱۳ بیش از ۳۱ میلیون نفر بود. فارسی دری و پشتو زبانهای رسمی این کشور و اسلام دین رسمی آن است. این کشور در محل ژئواستراتژیکی مهمی قرارگرفته که خاور، جنوب، باختر و آسیای میانه را به هم وصل میکند.
افغانستان کشوری محصور در خشکی و کوهستانی است که بین جنوب آسیا و آسیای میانه در طول جغرافیایی ۶۰ تا ۷۵ درجه شرقی و عرض ۲۹ تا ۳۸ درجه شمالی قرار گرفتهاست. بلندترین نقطه کشور قله نوشاخ به ارتفاع ۷٬۴۸۵ متر از سطح دریا در شمال شرقی کشور در مرز تاجیکستان است.
این کشور از نظر جغرافیایی به سه منطقه متمایز از یکدیگر تقسیم میشود؛ دشتهای شمالی کشور که ناحیهای عمدتاً زراعی است. فلات جنوب غربی که بیشتر چشماندازی بیابانی و نیمهخشک دارد و ارتفاعات مرکزی از جمله رشتهکوه هندوکش که این دو را از هم جدا میکند.
افغانستان آبوهوایی خشک، تابستان گرم و زمستان سرد دارد. زمستانهای ارتفاعات مرکزی و شمال شرقی افغانستان بسیار سرد و خشن است. به طوریکه میانگین دما در دی ماه به زیر ۱۵- درجه سانتیگراد میرسد. از سوی دیگر مناطق کم ارتفاع جنوب غربی (حوضه سیستان)، منطقه جلالآباد در شرق و دشتهای ترکستان در کنار رود آمودریا در شمال، تابستانهایی گرم دارند و میانگین دمای آنها در تیرماه به بیش از ۳۵ درجه میرسد.
بیشتر رودخانههای مهم افغانستان از ارتفاعات مرکزی کشور سرچشمه گرفته و به دریاچههای کوچک داخلی ریخته یا در شنزارهای بیابانی فرو میروند. آمودریا، هلمند، کابلرود و هریرود مهمترین حوضههای آبی کشور را تشکیل میدهند.
آمودریا که ۲۵۴۰ کیلومتر طول دارد و از یخچالهای پامیر سرچشمه میگیرد و حدود ۲۴۱ هزار کیلومتر مربع از خاک افغانستان را آبیاری میکند. حدود هزار کیلومتر از این رود مرز بین افغانستان و جمهوریهای تاجیکستان و ازبکستان است. آمودریا از جایی که رود کوکچه در غرب شهر فیضآباد به آن میریزد قابل کشتیرانی میشود. ساختار حاکمیتی فعلی افغانستان
روند جدید سیاسی افغانستان پس از انهدام برجهای تجارت جهانی نیویورک و حملات نظامی آمریکا به افغانستان به وجود آمد. در این زمان و با سرنگونی طالبان، با وساطت سازمانهای بین المللی و کشورهای فعال در بحران افغانستان، اجلاس بزرگی از سوی طرفهای سیاسی افغانستان در شهر بن آلمان شکل گرفت.
این اجلاس در نهایت، به معاهده بین المللی «بن» منجر شد که همانند اصل برگزاری اجلاس، از سوی سازمانهای بین المللی، کشورهای قدرتمند جهانی و کشورهای همسایه، مورد حمایت و تأیید بود. در این معاهده، تمامی طرفهای سیاسی مؤثر افغانستان متعهد شدند فرایند جدید نظام سیاسی این کشور را با نظارت سازمان ملل و تأمین مشارکت فراگیر همه اقوام و گروههای سیاسی به انجام رسد و هر کدام همکاری لازم را در این زمینه به عمل آورند. معاهده «بن» تمام مراحل شکل گیری نهادها و مراحل تأسیس نظام سیاسی جدید افغانستان را بر مبنی اصول دموکراسی، انتخابات عمومی و آزاد و مشارکت متناسب تمامی اقوام و گروههای سیاسی افغانستان قرار داد.
بسیاری از صاحبنظران افغانستان معتقدند: شرایط جدید افغانستان پس از معاهده «بن»، سرآغاز فصل جدید و متفاوتی در تاریخ این کشور است. از این رو، از نظر حاکمیت مردمی و روی آوری به ارزشهای دموکراتیک، این دوره متفاوت از تمام دورههای تاریخی این کشور است. نقطه تمایز بعدی این دوره تعامل گسترده افغانستان با کشورها و سازمانهای منطقهای و بین المللی است.
به طور کلی شرایط جدید یا افغانستان نوین با سرنگونی حکومت استبدادی و فرقهی طالبان، اولین مرحله از دموکراسیسازی خویش را آغاز کرد. در این مرحله، شرایطی به وجود آمد که حکومت طالبان در نتیجه قیامهی مردمی فروپاشید. در این زمینه، همکاری نیروهی بین المللی نیز کاملا مشهود بود.
در مرحله دوم، روند جدید دموکراسی سازی با شکل گیری نظام جدید تداوم یافت که برگزاری اولین لویه جرگه بری تأسیس نظام، سرآغاز این روند بود. در اولین لویه جرگه افغانستان، ریاست جمهوری حامد کرزی مورد تأیید قرار گرفت و تمامی وزری او به رأی گذاشته شد. همانگونه که فرایندهای بعدی تشکیل نظام نیز مورد بحث قرار گرفت و درباره آنها تصمیمگیری شد.
برگزاری «لویه جرگه» یا مجلس بزرگان اقوام، در سنّت سیاسی و اجتماعی افغانستان، یک اقدام مردمی بری شکل گیری نظام سیاسی محسوب میشود. البته در ماهیت واقعی این مجلس اختلاف نظر وجود دارد؛ برخی آن را همانند «مجلس مؤسسان» و برخی دیگر متفاوت از آن، ارزیابی می کنند.اقتصاد افغانستان
کشور افغانستان به دلیل محدودیت های جغرافیایی از جمله محصور بودن در خشکی و عدم توان بهره برداری از منابع زیرزمینی و نیز درگیری با جنگ در طول سالیان متمادی دارای یک اقتصاد ضعیف و شکننده است. با این حال اقتصاد افغانستان به میزان قابل توجهی پس از سال ۲۰۰۲ با توجه به کمکهای بینالمللی بهبود یافت.
برای مثال در سال ۲۰۰۲ جامعه جهانی در شهر بن مبلغ ۹۷ میلیارد دلار به افغانستان کمک کرد که از آن جمله ۳۹ میلیارد دلار درعرصههای ساختمانی، راه ومیدان سازی، عمران کانالها، آبرسانی شهر و روستاها، کمک به کشاورزان و… به مصرف رسید.
به طور کلی افغانستان از نظر صادرات و واردات در جایگاه مناسبی قرار ندارد و در سال ۲۰۱۰ صادرات این کشور قریب به ۵۴۷ میلیون دلار بود که با این مبلغ این کشور در رده ۱۶۴ مین کشور صادرکننده جهان قرار میگیرد. عمده صادرات کشور افغانستان تریاک و حشیش است که این کالا به کشور پاکستان ۲۵٫۹ ٪، هند (۲۵٫۵ ٪)، ایالات متحده ۱۴٫۹ درصد، تاجیکستان ۹٫۶ ٪، آلمان ۵ ٪ صادر میشود.
همچنین واردات افغانستان در سال ۲۰۱۰ بالغ بر ۸ میلیارد دلار بوده است که نشان از ضعف اقتصادی بالا در این کشور دارد. به طور کلی واردات افغانستان طور عبارت است از: منسوجات، محصولات نفتی، ماشین آلات و دیگر کالاها نظیر مواد ساختمانی و مواد غذایی.
واردات محصول در این کشور بیشتر از طریق کشورهای روسیه، آمریکا، هند، چین، ژاپن، کره جنوبی، آلمان، کنیا و پاکستان صورت میگیرد.
سیاست خارجی افغانستان
حکومت کنونی افغانستان جز با اسرائیل با همهٔ کشورهای دنیا دارای روابط سیاسی است. دولت افغانستان اعلام داشته که در صورت تشکیل کشور کاملاً مستقل فلسطین روابط کامل خود را با اسرائیل برقرار خواهد کرد. در رابطه با ارتباطات افغانستان با ایران نیز نکته آن است که به سبب ارتباطات ریشه دار فرهنگی، ایران نقش مهمی در سیاست خارجی افغانستان دارد، علاوه بر این ایران یکی از بزرگترین طرفهای تجاری افغانستان است. پس از سرنگونی طالبان و روی کار آمدن نظام سیاسی جدید در افغانستان روابط تجاری افغانستان و ایران افزایش چشمگیری داشتهاست. البته این روابط تاکنون بیشتر صادرات ایران به افغانستان بودهاست. ایران و افغانستان در زمینه مبارزه با مواد مخدر و بازسازی شبکه حمل و نقل افغانستان همکاری دارند.
افغانستان و ایران اگرچه بر توافقنامهٔ امضا شده توسط امیر عباس هویدا و محمد موسی شفیق نخست وزیرهای وقت هر دو کشور در مورد تقسیم حق آب هیرمند تاکید دارند ولی در سالهای اخیر که مشکل کمبود باران وجود دارد بر سر تقسیم آب رودخانه هیرمند در منطقهٔ سیستان اختلاف نظر دارند.
انتهای پیام