برترین های جهان
آثار موسیقی متن محبوب ما در سال ۲۰۲۳ طیف گستردهای را شامل میشود. این عناوین شامل همهچیز در هر دستهبندی و ژانری هستند و از داستانهای عاشقانه صمیمی گرفته تا نگرشهای مبتکرانه به گذشته تا آثار بزرگ و پرصدای پرفروش را در خود دارند. همچنین در کنار این عناوین، ما علاوه بر فیلمهایی که احتمالا جوایز بیشتری را به واسطه موسیقی متنشان به دست خواهند آورد، به فیلمهایی که در دستههای عجیبتر و پویاتر و تمامی طبقهبندیهای متنوع نیز توجه کردهایم. برخی از این آثار در تیکتاک TikTok توجهات زیادی را به خود جلب کردهاند و برخی این شانس را پیدا نکردهاند؛ اگرچه اگر عنوانی باشد که بیشتر از بقیه عناوین مطرح، سزاوار ترند شدن در تیکتاک باشد، آخرین و بهترین ساخته رابی رابرتسون Robbie Robertson، قاتلان ماه کامل Killers of the Flower Moon است.
آثاری با موضوع بزرگ به اندازه عظمت هستی و چه در مقیاسی کوچک به اندازه یک رابطه از بینرفته، چه آثاری با سازبندی ارکسترال و چه الکترونیک و چه ترکیب این دو، امسال بهترین آثار موسیقی متن، مودها و حالات مختلف را در خود داشتهاند و در قالب روایت فیلم گنجانده شدهاند. زمزمههای ثابت و نویزهای که فیلمهایی نظیر بیچارگان Poor Things را پویا کرده است و در سرتاسر آن جریان پیدا کرده است و در کنار آن شیونهای موزیکال فیلمهایی نظیر منطقه مورد علاقه The Zone of Interest فقط در برخی زمانهای فیلم حضور پیدا کرده است؛ اما همه آثار موسیقی متن برتر سال ۲۰۲۳ تاثیری فوری و سریع در ذهن مخاطب به جای میگذارند.
و آنچه همه انتخابهای ما را در یک نقطه متحد میکند، این است که بهترین آثار موسیقی متن سال ۲۰۲۳ راههایی یافتهاند تا بتواند گستره داستانی را از طریق موسیقی روایت کنند و به بخشی جداییناپذیر و تاثیرگذار از فیلم بدل شوند و با صداهای جالب و جذاب، به درک و تصور بهتر شخصیتها کمک کنند. از هیلدور گودنادوتیر Hildur Guðnadóttir با موسیقی متن فیلم یک جنزدگی در ونیز A Haunting in Venice که با موسیقی مجلسی خود به قلب یورش میبرد و حس دلهره را همراه میآورد تا بیتهای پرخروش دنیل پمبرتون Daniel Pemberton در فیلم مرد عنکبوتی: در میان دنیای عنکبوتی Spider-Man: Across the Spider-Verse تا همکاری کریس باورز Kris Bowers و مایکل ایبلز Michael Abels در فیلم شوالیه Chevalier که تفسیری از آثار موسیقی کلاسیک را به واسطه این شخصیت ارائه میدهند، در سال ۲۰۲۳ خلاقیتها و تجربههای جدید زیادی از سوی آهنگسازان مشاهده شد. اما آنچه بیش از همه هیجانانگیز است، این است که بهترین آثار موسیقی متن سال ۲۰۲۳ تنوع و جاهطلبی زیادی دارند و نماهایی از داستان را به روی مخاطب باز میکنند که فقط موسیقی توان بیان آن را دارد.
باربی از مارک رانسون و اندرو ویات
Mark Ronson and Andrew Wyat – Barbie
جدا کردن فیلم باربی Barbie از موسیقی آن کار دشواری است و این امر کاملا هدفمند و طراحیشده است. آهنگسازان فیلم، مارک رانسون Mark Ronson و اندرو وایات Andrew Wyatt با هوشمندی آهنگهای باربی لند را با فیلم تطبیق دادهاند تا لذت و احساسی که ما از شنیدن آنها در دنیای واقعی تجربه میکنیم را با مخاطب همراه کنند. این امتداد حسی فوقالعاده میان واقعیت و فیلم برای ایجاد زیرمتن، روش کاری است از سوی آهنگسازان پیش گرفته شده است؛ به طوری که زمانی که ما بالاخره صدای بیلی ایلیش Billie Eilish را میشنویم که میخواند «برای چه ساخته شدهام؟ What Was I Made For?»، ما قبلا لحظاتی را در طول فیلم تجربه کردیهایم که در آن اشتیاق باربی با بازی مارگو رابی Margot Robbie برای ارتباط با خصیصههای انسانی به زبان موسیقی و به همان شیوه ذکرشده بیان شده است.
رانسون و وایات همچنین ارتباطاتی را در طول فیلم شکل میدهند که فقط موسیقی این امکان را دارد که دنیای واقعی و سرزمین باربی را متحد کند و مدیر متل با بازی ویل فرل Will Ferrel و دیگر کارکنانش را با دادن تمی از یک مهمانی رقص باربی به اندازه کن Ken با بازی رایان گاسلینگ Ryan Gosling درمیآورند. در موسیقی فیلم ترکیبی از ارکستر و بیتهای الکترونیک آمیخته شدهاند تا به همان اندازه که حس سرگرمی فیلم گرتا گرویگ Greta Gerwig (کارگردان) با بهره گرفتن از طراحی صحنه، لباس و رنگ به مخاطب ارائه میشود با موسیقی نیز بتواند از سوی مخاطبان پذیرفته شود.
بیو میترسد از بابی کرلیک
Bobby Krlic – Beau Is Afraid
برای توصیف حس موسیقی بابی کرلیک Bobby Krlic برای فیلم بیو میترسد Beau Is Afraid همان اندازه زمان نیاز دارد که توصیف ادیسه سورئالیستی آری آستر Ari Aster زمان نیاز دارد. کرلیچ با بهره گرفتن از ویولنسل و ویولاهایی که در هر بخش فیلم مورد استفاده قرار گرفته است، برای هر چیزی از ترس گرفته تا جدایی و رویابافی، موسیقی خاصی طراحی میکند و صدایی را ارائه میدهد که به نظر بازگشتی به آثار باشکوه فرانتس واکسمن Franz Waxman و برنارد هرمان Bernard Hermann میآید؛ حتی با وجود اینکه این موسیقی اتسمفر و ساختار و آتونالیته مدرن را در میگیرد.
موسیقی کرلیچ در طول فیلم به مانند یک نیروی پیشران عمل میکند و احساسات هر سکانس را به وضوح بیان میکند؛ حتی اگر بیو با بازی واکین فینیکس Joaquin Phoenix سرنخی از خود به جای نگذاشته باشد که با آن بتوانیم اطلاعاتی از او به دست آوریم. همچنین تهیهکننده این موسیقی متن هاکسان کلوک Haxan Cloak صداها و موتیفهای ظریفی را در هر تغییر فضای موسیقایی که در قسمتهای مختلف فیلم ایجاد میشود، گنجانده است که باعث میشود که موسیقی به مانند هر چیزی که بیو را به سمت پایان فیلم میکشاند، در این زمینه شراکت داشته باشد.
پسر و مرغ ماهیخوار از جو هیسایشی
Joe Hisaishi – The Boy and the Heron
ساخته جو هیسایشی Joe Hisaishi برای انیمه پسر و مرغ ماهیخوار The Boy and the Heron (چهطوری زندگی میکنی؟ 君たちはどう生きるか) اثری غوطهور در تاریخ استودیو جیبلی Studio Ghibli است. این به معنا نیست که این اثر، خلاصهای از آثار گذشته این استودیو است زیرا که برخی از قطعاتی که پیش از این در آثار این استودیوی ژاپنی مورد استفاده قرار گرفته بودند، توسط آهنگساز حذف شدهاند و حتی آهنگی که برای تولد هایائو میازاکی Hayao Miyazaki ساخته شده بود، نیز از کار خارج شده است و بسیاری از قطعات موسیقی متن این اثر سینمایی، مختص این اثر هستند.
هیسایاشی هر بار که تم اصلی از من بپرس چرا Ask Me Why را روی پیانو مینوازد، حس سادگی، وضوح و فاصله گرفتن را برای بیننده به ارمغان میآورد و نتهای او در هستی به حرکت درمیآیند و موسیقی برای او بدل به امری شخصی میشود؛ همانطور که این انیمیشن نیز هست. این امر به این معنا نیست که پسرک و مرغ ماهیخور نمیتواند بزرگ، فراگیر یا بزرگ یا احمقانه و یا غافلگیرکننده باشد و طیف کاملی از هر آنچه در یک موسیقی متن مورد نیاز است، در این اثر وجود دارد. اگر هیسایشی بخواهد با آخرین همکاری خود با استودیو جیبلی چیزی را ثابت کند، این است که لزوما نیازی به تجملات اضافی برای برانگیختن احساسات نیست و ملودی مناسب میتواند روی یک پیانو و یا ساز زهی مانن یک به قلب یا منقار برخورد کند.
شوالیه از کریس باورز و مایکل ایبلز
Kris Bowers and Michael Abels – Chevalier
فیلم سینمایی شوالیه Chevalier موفق نمیشد اگر کریس باورز Kris Bowers و مایکل ایبلز Michael Abels در ساخت موسیقی متن موفق نمیشدند. فیلم زندگی جوزف بولونی شوالیه دو ژرژ Joseph Boulogne, Chevalier de Saint‐Georges با بازی کلوین هریسون جونیور Kelvin Harrison Jr و کارگردانی استیون ویلیامز Stephen Williams و زندگی خارقالعاده و تلاش او برای ساخت زندگیای برای خود در روزهای زوال رژیم کهن نژادپرست فرانسه را روایت میکند و زندگی او را مورد بررسی قرار میدهد و پیرو همین فضای داستانی است که ویولن و ارکستر مجلسی رابطهای زیباییشناختی با دوربین پیدا کردهاند و ایبلز با ترکیب این سازها را با باقیمانده آثار بولونی و دشواریهای متداولی که در موسیقی کلاسیک وجود دارد، اثری قابل درک و لمس را برای مخاطب مدرن عرضه کرده است که او در آن به خوبی بتواند چگونگی تکرار، پیشرفت و خروجی ملودیها درک کند.
نقطه اوج موسیقی متن این فیلم سینمایی، قطعه سمفونی آزادی Sinfonie Liberté که ترکیبی پویا از عناصر ذکرشده است و به اندازه همان توصیفات اثرگذار است. در همین حال، کاری که باورز انجام داده است به اندازه علائقی که بولونی در زندگی داشته است، گسترده است. در بعضی مواقع موسیقی متن اتمسفریک و غمناک است و گاهی اوج احساس را در خود دارد. موسیقی هسته اصلی سفر بولونی و فیلم شوالیه است و احتمالا هیچ تحسینی بهتر از اینکه بگوییم که این موسیقی کاملا شایسته موضوع اصلی فیلم است، در مورد آن وجود ندارد.
آفریننده از هانس زیمر
Hans Zimmer – The Creator
کارگردان فیلم آفریننده The Creator، گرت ادواردز Gareth Edwards تلاش زیادی کرد تا برای فیلم علمی تخیلی خود که به موضوع جنگ بشریت و هوش مصنوعی مربوط است، موسیقی متنی شبیه به آثار هانس زیمر Hans Zimmer داشته باشد و در این میان از یک شرکت موسیقی نامشخص خواست تا با استفاده از یک برنامه هوش مصنوعی آهنگی تجربی شبیه سبک و کار زیمر بسازد. نتیجه چیزی کمتر از سطحی عالی مورد انتظار بود و بنابراین او به کار خود ادامه داد. اما و خوشبختانه، زمانی که جو واکر Joe Walker تدوینگر برنده اسکار برای فیلم تلماسه Dune که پیشتر برای همکاری قرارداد امضا کرده بود، توانست از رابطه خوب خود با هانس زیمر استفاده کند و او را به عنوان آهنگساز به فیلم اضافه کند و او را شریط استیو مازارو Steve Mazzaro به عنوان آهنگساز دیگر این فیلم کند.
نتیجه این همکاری، خلق موسیقی بسیار متناسب و دقیق با ترکیبی از تمهای مستقل و پرطرفدار ادواردز است و با موسیقی معمول آثار زیمر تفاوتهای زیادی دارد. موسیقی ارگانیک، ارکسترال و کرال در این فیلم به خوبی تداعیگر پیوند عاطفی میان جاشوا (با بازی جان دیوید واشنگتن John David Washington)، قاتل نیروهای ویژه سابق و هدف او، شبیهساز هوش مصنوعی قدرتمند آلفی (با بازی مادلین یونا وویلز Madeleine Yuna Voyles) است. شاخصترین نشانه این اثر را میتوان در قسمت خشم جاشوا (قطعه او واقعی نیست She’s Not Real) مشاهده کرد که ارتباط قوی میان او با آلفی (بهشت Heaven) و زایش مجدد روحانی او (عشق واقعی True Love) به نمایش گذارده شده است.
آیلین از ریچارد رید پری
Richard Reed Parry – Eileen
عضو گروه مشهور آرکید فایر Arcade Fire و آهنگساز پرآوازه، ریچارد رید پری Richard Reed Parry یکی از اعضای ترکیب پخش زمستانی سال ۲۰۲۳ بود که با موسیقی تراژیک خود برای فیلم پنجه آهنی The Iron Claw به کارگردانی شات درکین Sean Durkin و فیلم نوار عجیب و غریب آیلین Eileen به کارگردانی ویلیام الدروید William Oldroyd خوش درخشید. الدروید به قدری مجذوب ساخته پری برای فیلم آشیانه The Nest شد که در نهایت به همکاری او با هنرمند راک مستقل کانادایی در ساخت موسیقی متن برای اقتباس سینمایی او از فضای تنها و سرد زمستان ۱۹۶۴ ماساچوست در رمان اتسا مشفق Ottessa Moshfegh شد.
موسیقی متن حاصلششده به اندازهای کشش دارد و درگیرکننده هست که بتواند شخصیتهای اصلی فیلم با بازی آن هاتاوی Anne Hathaway و توماسین مککنزی Thomasin McKenzie در حرکت خطرناکشان به سمت میل و مرگ همراهی کند. موسیقی جزی با تمهای ملهم از سازهای چوبی شگفتانگیز و درخشان در ۱۸ ترک موسیقی متن این آلبوم موج میزند تا جذابیت در حال تکامل شخصیتها را دنبال کند و در کنار تنظیمهای الکترونیکی و ارکسترال تاریک، سرتاسر فیلم را تحت تاثیر قرار دهد.
همپوشانی ناهماهنگ سازهای برنجی در قطعه فانتزی ماشین اداری Office Car Fantasy حس گمشدگی در شخصی دیگر را تداع میکند؛ همانطور که آیلین منشی زندان مککنزی سرش را روی میز رواندرمانگرش ربکا (آن هاتاوی) قرار میدهند و در احساس فقدان اطمینان فرو میرود؛ اما موسیقی متن پری حتی در تجربیترین حالت خود نیز به صورت مداوم در حال پیشرفت رو به جلو است و منجر به خلق آلبومی جذاب و شنیدنی شده است که جدا از فیلم نیز جاذبههای شنیداری زیادی دارد.
سریع و خشن ۱۰ از برایان تایلر
Brian Tyler – Fast X
برایان تایلر Brian Tyler اولین موسیقی متن خود برای سری سریع و خشن را با قسمت افتتاحیه این فیلم سینمایی در سال ۲۰۰۱ ساخت و اکنون که ۲۲ سال از آن زمان میگذرد، او و موسیقیهایش در فیلم جسورانهتر و جاهطلبانهتر میشوند. برای بزرگترین و گستردهترین فیلم سریع تا به امروز با نام سریع و خشن ۱۰ Fast X، موسیقی متن تایلر، جسورانهتر، پیچیدهتر و بهیادماندنیترین کار او تاکنون است؛ ترکیبی تماشایی از سبکها و حالات مختلف موسیقی که در یک کل یکپارچه ادغام شدهاند.
همانطور که بازیگران در هر فیلم سریع رشد کردهاند و بزرگتر شدهاند، چالشهای تایلر نیز چند برابر شده است. در حال حاضر، او بسیاری از تمها و موتیفهای متمایز مرتبط با شخصیتهای و خطوط داستانی مختلف را میسازد و آنها را در قالب قطعههای با ساختار غنی ترکیب میکند که هم با فضای حماسی فیلم و هم لحظات احساسی و صمیمی آن تناسب داشته باشد. برایان تایلر با ترکیب المانهای سبکهای هیپ هاپ، ایدیام EDM، راک و ایندستریال و سایر سبکها و فرمها با بهره گرفتن از یک ارکستر سنتی که قلب آن از موسیقی مدرن تپش میگیرد، منظرهای صوتی را فراهم میکند که به اندازه تماشای صحنههای جذاب فیلم، جاذبه دارد.
یک جنزدگی در ونیز از هیلدور گودنادوتیر
Hildur Guðnadóttir – Haunting in Venice
یک جنزده در ونیز Haunting in Venice به همان اندازه رازآلود است که در واقعیت نیز هست،؛ پس بدیهی است که مخاطب درگیر صدای موسیقی کلاسیک مجلسی هیلدور گودنادوتیر Hildur Guðnadóttir به عنوان آهنگساز آخرین فیلم معمایی کنت برانا Kenneth Branagh شود. ترکیب ساخته جدید گودنادوتیر از عمق، تاریکی، موسیقی و صدای تجربی، تاثیر متقابل صداها و سکوت به همان اندازه جذاب است که آثار جدید او که به صورت دیجیتالیتر ساخته شدهاند.
این موسیقی را میتوان به عنوان جلوهای صوتی از تردیدها و ترسهای شخصیتها معرفی کرد که به خوبی ترس و احساس فقدانی که آنها خودشان از وجود آن خبر ندارند و کلمهای برای بیان آن ندارند را به مخاطب منتقل میکند. اگر موسیقی گودنادوتیر در فیلم برانا به عنوان سرنخ اصلی ذهن هرکول پوارو Hercule Poirot حضور داشت، به همان اندازه برای یک موسیقی متن فیلم کافی بود. هیلدور گودنادوتیر یک جنزدگی در ونیز ابزاری پیدا کرده است که بتوان با آن صحنههای غمانگیز فیلم را تنظیم کرد و سپس به راحتی به حالی آزاردهنده رسید که باعث ایمان آوردن به روحها بشود و وضوح این موضوع در قطعات سانس The Seance و درد روانی Psychic Pain به بالاترین سطح خود میرسد.
قاتلان ماه کامل از رابی رابرتسون
Robbie Robertson – Killers of the Flower Moon
آخرین همکاری رابی رابرتسون Robbie Robertson بزرگ و فقید با مارتین اسکورسیزی Martin Scorsese بهترین ساخته او است، موسیقی متنی که به همان اندازه خودش انگیزنده، متفکرانه، خشمگین و غمانگیز است. رابرتسون با تکیه بر میراث بومیان آمریکایی خود و ادغان آن با موسیقی الکترونیک مدرن و سازهای سنتی، صدایی متفاوت از هر فیلم دیگری ارائه میدهد که حاصل آن به نتیجه شنیداری عالی برای فیلم وسترن متهورانه اسکورسیزی ختم شده است.
به همان اندازه که فیلم تضادهای آشتیناپذیر و غمانگیز جلوه میکند، موسیقی رابرتسون نیز تاثیر خود را به صورتی مهاجم و روحنواز ادامه میدهد. طبلها و شیکرها که در ظاهر و باطن فیلم بافته شدهاند، کمک ارزشمندی به سرعت فیلم میکنند و به لطف اساس کوبنده این فیلم، شخصیتها را زودتر از زمان سه ساعت و نیمه فیلم به سوی سرنوشت ناگزیرشان سوق میدهد.
در کلبه را بزن از هردیس استفانسدوستیر
Herdís Stefánsdóttir – Knock at the Cabin
آخرین ساخته ام. نایت شیامالان M. Night Shyamalan (مانوج نلیاتو شیامالانManoj Nelliyattu Shyamalan) یک فیلک هیجانانگیز آخرالزمانی است که تقریبا به طور کامل در محدوده یک کابین کوچک اشغالشده توسط تعداد انگشتشماری از شخصیتها اتفاق میآفتند که چالش فیلمسازی جالبی را ایجاده کرده است: وقتی دوربین به سختی از یک اتاق خارج میشود، چگونه میتوان یک حماسی ایجاد کرد؟
یکی از مولفههای غیرقابل چشمپوشی فیلم در کلبه را بزن Knock at the Cabin موسیقی ارکتسرال ظریف و روی مخ هردیس استفانسدوستیر Herdís Stefánsdóttir است که به اضطراب پایان جهانی که فیلمنامه شیالامان ایجاد میکند، احترام میگذارد و در عین حال به طور ظریفی لحظات صمیمی فیلم را نیز مورد توجه قرار میدهد. موسیقی فیلم تغییرات ریتم پرریسک زیادی دارد؛ اما موسیقی استفانسدوستیر این تغییرات را به گونهای متحد میکند که فیلم در کلبه را بزن به رضایتبخشترین فیلم شیامالان در سالهای اخیر بدل میکند.
بخش زهی تهاجم و رعدمانند، موسیقی ترسناکی را ایجاد کرده است که میتوان آن را با بهترین آثار برنارد هرمان Bernard Herrmann مقایسه کرد هم مخاطب را به خود جذب میکند و در کنار آن در حالی به شکلی زیرکانه به واسطه مواجهه شخصیتهای فیلم با تصمیمات اخلاقی غیرقابل تصور دشوار به تمهایی تاریک و دردناک تبدیل میشوند.
شیالامان همواره روی لبیه تیغ میان وحشت و احساس حرکت کرده است؛ اما در فیلم در کلبه را بزن، او بیشتر از همیشه در این مسیر پیش رفته است و موفقیتآمیز بودن این تعادل را تا حد زیادی میتوان به تاثیر هردیس استفانسدوستیر ربط داد.
منبع : خبرگزاری جبهه۲۴ تنها ارگان رسمی خبری جبهه ایران اسلامی
انتهای پیام