جبهه24 گزارش می دهد:

نقش پایگاه بگرام در تسلط راهبردی آمریکا بر آسیای مرکزی، چین و ایران

پایگاه نظامی بگرام آمریکا

به گزارش دیدبان آنلاین به نقل از ایرنا: در ۲۰ سپتامبر، دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور ایالات متحده، در پیامی در شبکه اجتماعی «تروث سوشال» با لحنی تهدیدآمیز خطاب به طالبان نوشت که اگر پایگاه هوایی بگرام به آمریکا بازگردانده نشود، «اتفاقات ناخوشایندی رخ خواهد داد». او اکنون خواهان پس‌گرفتن همان پایگاهی است که دولت نخستش در چارچوب توافق خروج نیروهای آمریکایی در سال ۲۰۱۹ به طالبان واگذار کرده بود.

پایگاه بگرام، که در ۶۰ کیلومتری شمال کابل و در استان پروان قرار دارد، زمانی مهم‌ترین مرکز نظامی ایالات متحده و نیروهای ائتلاف در افغانستان بود. این پایگاه در دوران اشغال شوروی احداث شد و پس از حمله آمریکا در سال ۲۰۰۱ گسترش یافت تا به محور عملیات رزمی، اطلاعاتی و پشتیبانی لجستیکی نیروهای آمریکایی بدل شود. دو باند طولانی پرواز، مراکز تعمیراتی و پزشکی پیشرفته، و بازداشتگاه berنام «زندان بگرام» از جمله ویژگی‌های آن بودند؛ جایی که افراد مظنون به همکاری با گروه‌های تروریستی نگهداری می‌شدند.

تا پیش از خروج نیروهای آمریکایی در سال ۲۰۲۱، بگرام نقشی کلیدی در اجرای حملات هوایی علیه طالبان و سایر گروه‌های تندرو داشت و نمادی از اقتدار نظامی و حضور سیاسی واشنگتن در افغانستان به شمار می‌رفت. با خروج ایالات متحده، انتقال پایگاه به ارتش افغانستان، و در نهایت تسلط طالبان بر کابل، بگرام به نشانه‌ای از پایان دو دهه مداخله آمریکا و تغییر موازنه قدرت در آسیای جنوبی تبدیل شد.

ترامپ از ابتدای سال ۲۰۲۵ بارها به بگرام اشاره کرده و آن را نه صرفاً یک پایگاه نظامی، بلکه نقطه‌ای راهبردی در رقابت آمریکا با چین دانسته است. او این محل را «در فاصله‌ای یک‌ساعته از تأسیسات هسته‌ای چین» توصیف کرده و از آن به‌عنوان موقعیتی حیاتی یاد کرده که واشنگتن هرگز نباید از دست می‌داد.

در نگاه ترامپ، بازگرداندن کنترل بگرام می‌تواند سلطه از دست‌رفته آمریکا در منطقه‌ای را که اکنون به‌زعم او زیر نفوذ پکن است، احیا کند. چنین موضعی برای او نه‌تنها معنای ژئوپلیتیک دارد، بلکه پیام تبلیغاتی قدرتمندی نیز برای کارزار سیاسی‌اش محسوب می‌شود: بازیابی قدرتی که دولت بایدن از دست داده است. با این‌حال، در شرایطی که ترامپ از بازپس‌گیری بگرام سخن می‌گوید، چین عملاً حضور خود را در افغانستان تثبیت کرده است؛ کشوری که در سال ۲۰۲۳ نخستین دولت جهان بود که سفیر طالبان را به رسمیت شناخت.

اسماعیل بقائی، سخنگوی وزارت امور خارجه در نشست خبری روز دوشنبه (۲۸ مهرماه) در پاسخ به پرسشی درباره اینکه آمریکا درصدد بازگشت به پایگاه بگرام در افغانستان است، واکنش وزارت خارجه به این موضوع چه خواهد بود، گفت: من شما را ارجاع می‌دهم به تجربه‌ نه چندان قدیمی از حضور آمریکا در افغانستان. بیست سال حضور این کشور و ائتلاف ناتو در افغانستان، غیر از ناامنی، تروریسم و افزایش مواد مخدر، چیزی به ارمغان نیاورد. کشورهای منطقه موضع یکسانی دارند. در جریان اجلاس چهارجانبه در نیویورک و بعد از آن در مسکو، این موضوع برجسته شد و کشورهای منطقه بر ضرورت احترام به تمامیت سرزمینی افغانستان و اینکه حضور نیروهای بیگانه در منطقه‌ پیرامونی، قطعاً می‌تواند باعث تقویت ناامنی و افزایش مشکلات برای همه کشورهای منطقه شود؛ تاکید کردند.

در این میان همچنین شاهد افزایش تنش میان دو همسایه مسلمان شرقی ایران، یعنی پاکستان و افغانستان هستیم که هرچند در حال حاضر آتش بسی شکننده میانشان برقرار شده اما به اعتقاد تحلیلگران، این آرامش، مقدمه طوفان جدیدی است که تمام منطقه را تحت تاثیر قرار خواهد داد.

در مقابل ادعاها و سخنان ترامپ دربارهٔ حضور چین در بگرام پس از خروج آمریکا، واقعیت این است که پس از ترک نیروهای آمریکایی هیچ کشور خارجی به‌طور رسمی در آن مستقر نشده است؛ بخشی از اظهارات مبالغه‌آمیز به‌نظر می‌رسد و بیشتر ماهیت تبلیغاتی و رسانه‌ای داشته است. اهمیت واقعی بگرام اما در توانایی‌اش برای اعمال نفوذ بر کشورهایی است که از دید آمریکا رقبایش به‌شمار می‌آیند؛ چین به‌عنوان رقیب اصلی، روسیه، و کشورهایی مانند ایران و حتی نقش بالقوهٔ آن نسبت به پاکستان در مواقع ضروری میتواند برای امریکا مفید باشد.

در چند سال اخیر الگوی جنگ‌آوری آمریکا تغییر کرده و تمرکز بیش از پیش بر فناوری‌های دوربرد و استفاده از ابزارهای الکترونیکی و کنترل از راه دور قرار گرفته است. یکی از عوامل خروج آمریکا از افغانستان هزینه‌های سنگین و تلفات ناشی از نبردهای زمینی عنوان شد؛ به‌طوری‌که اعلام شد فناوری موجود به واشنگتن امکان می‌دهد بدون تکیه گسترده بر حضور نیروهای زمینی، اهداف و منافع خود را از راه دور پیگیری کند. در این چارچوب، بگرام می‌تواند همچنان نقش مهمی در تسلط راهبردی بر آسیای مرکزی، همسایگان چین، ایران و دیگر کشورها ایفا کند.

مساله حفظ یا واگذاری پایگاه‌ها در مذاکرات دوحه نیز بحث مفصل و حساسی بوده است. نخستین پیشنهادها شامل حفظ چند پایگاه برای آمریکا بود، سپس پیشنهادها کاهش یافت و در نهایت بر حفظ تنها یک پایگاه توافق نسبی حاصل شد؛ جزئیات دقیق این توافقات محرمانه است و روشن نیست چه نتایجی دقیقا حاصل شده است. با این حال معلوم است که برخی مواد و بندهای توافق دوحه توسط طالبان تمایل به اجرا نداشت؛ از جمله بندی درباره تشکیل دولت انتقالی به‌رهبری طالبان که طبق آن حدود ۷۰ درصد اعضای دولت از طالبان و ۳۰ درصد از شخصیت‌های مستقل تعیین می‌شدند، بندی که طالبان نسبت به اجرای آن بی‌میل بودند. همچنین مدیریت و تعامل آمریکا با دولت اشرف غنی و کناره‌گیری او موجب شد طالبان از فرصت استفاده کرده و کابل را تصرف کنند و در نتیجه بخش‌هایی از بندهای توافق دوحه عملا اجرا نشد.

انتهای خبر/

 

Share on telegram
Share on print

لینک کوتاه خبر:

https://jebhe24.com/?p=15262

اخبار مرتبط:

نظر خود را وارد کنید

آدرس ایمیل شما در دسترس عموم قرار نمیگیرد.

  • پربازدیدترین ها
  • داغ ترین ها
تبلیغات

پربحث ترین ها

اینجا محل تبلیغات شماست