به گزارش جبهه ۲۴ به نقل از توانا؛ دکتر علیرضا عباسی در زمینه حلقه مفقوده مدیریت ورزش کشور گفت:ما در زمینه استعدادهای ورزشی چه از بعد نیروی انسانی و چه از لحاظ اقلیمی و محیطهای طبیعی از شرایط بسیار خوبی برخوردار هستیم، ولی نکتهای که وجود دارد این است که این ویژگیها و استعدادها به خوبی مدیریت نمیشوند.
اگر در بحث مدیریت کلان ورزش کشور از تصمیمات سلیقهای فاصله بگیریم و کمی به سمت برنامهریزیهای علمی با انتخاب مدیران متخصص و دانشآموخته پیش برویم، میتوانیم بر بسیاری از این چالشها فائق آییم. من زمانی که در اسپانیا حضور داشتم خاطرم هست فردی در آکادمی بارسلونا حضور داشت و باوجود اینکه حدودا ۳۷ ساله بود، جزو مدیران جوان ولی متخصص و آکادمیک محسوب میشد.
او توانست طی مدت زمان نه چندان زیادی با یک نگاه علمی و تخصصی بحث استعدادیابی را در این باشگاه بزرگ دنیا متحول کند. این سبک نگاه در کشورهای دیگری از جمله برزیل و روسیه هم وجود دارد ولی سوالی که همواره به ذهن من خطور میکند این است که چرا ما با وجود اینکه پتانسیلهایی به مراتب بهتر از کشورهای اروپایی داریم چنین نگاهی را در بحث ورزش به وجود نمیآوریم تا با یک برنامه ریزی هدفمند، تغییر اساسی را در ورزش میهنمان ایجاد کنیم؟یکی دیگر از ایراداتی که در بحث مدیریت کلان کشور حائز اهمیت است و به نظر میرسد این موضوع مهم مغفول مانده است، بحث تخصص و سابقه مرتبط با حیطه تحت مدیریت افرادی مانند رؤسای فدراسیونها است و مشاهده میکنیم در بسیاری از این مراکز مدیرانی غیرکارشناس و غیر متخصص به کارگیری شدهاند.
بسیاری از مسئولان فدراسیونها در حوزه ورزش نه تحصیل کردهاند و نه تخصص دارند. تمامی کسانی که در مقطع کارشناسیارشد و دکتری فارغالتحصیل شدهاند سالها بر روی رساله، مقاله و پایاننامههای خود کار کردهاند و بر این باور بودهاند که روزی به این موضوعات و دستاوردهای علمی خود جامه عمل میپوشانند. به نظر من همانگونه که برای مدیریت یک مرکز درمانی این حساسیت وجود دارد که از یک پزشک استفاده شود و همینطور در صنایع از مدیران صنعتی بهره برده میشود، در خصوص ورزش نیز باید این حساسیت به وجود آید که مدیر ورزشی باید تحصیل کرده و متخصص ورزش باشد تا به عنوان یک کارشناس و متخصص بتواند برنامهریزی دقیقتر و علمیتری برای حوزه تحت مدیریتش داشته باشد.به دلیل همین نواقص مدیرتی است که ما امروز در بحث زیرساختهای ورزشی مشکل داریم؛ مجموعه همین تصمیمات سلیقهای است که ما در مبحث ژئوپولتیک ورزشی دچار مشکلات عدیدهای هستیم.
اگر این چنین نبود قولی که ایفانتینو رئیس فیفا به شهید رئیسی در خصوص برگزاری یک مسابقه چندجانبه در ایران داده بود، باید توسط مدیران کنونی پیگیری میشد تا به سرانجام برسد، اما این اتفاق مهم به دلیل ضعف در زیرساختها به فراموشی سپرده شد. چرا باید کشورهایی مانند عربستان به نحوی پیش بروند که حتی فینال سوپرکاپ ۴ تیم مطرح اروپایی را از ۲ کشور مختلف در ورزشگاههای خود برگزار کنند؛ در صورتی که ما به مراتب از پتانسیلهای بهتر و بیشتری نسبت به کشورهای حوزه خلیج فارس برخورداریم. البته با همه این احوال من بسیار امیدوارم مدیران ورزشی در دولت چهاردهم با یک برنامه ریزی منسجم و هدفمند این نواقص و معایب را به حداقل برسانند.
وقتی که ما به مشکلات زیرساختی اشاره میکنیم منظور ما فراهم بودن همه مؤلفههایی است که میتواند باعث تقویت و توسعه ورزش شود، حالا چه ورزشهمگانی، چه فوتبال یا فوتسال و یا هر ورزش دیگر. یکی از ایراداتی که در ورزش ما وجود دارد این است که متاسفانه یک مرکز رسمی استعدادیابی در کشور وجود ندارد، در صورتی که چنین مراکزی در کشور اسپانیا، بلاروس، روسیه و دیگر کشورهای مطرح در عرصه ورزش وجود دارد. در این مراکز متخصصین مختلفی از جمله دکترای فیزیولوژی، پزشکی ورزشی و حتی مدیریت ورزشی حضور دارند تا با انجام آزمونهای استاندارد بر روی کودکانی که به این مراکز مراجعه کردهاند والدین از استعدادورزشی فرزندان خود مطلع میشوند.
نکته بسیار مهم اینجاست که بخش مهمی از استعداد ورزشی ذاتی است و ما با تمرینات ورزشی و تکنیکی این پتانسیل درونی را پرورش داده و در نهایت توسعه میدهیم. بنابراین بحث مرکز رسمی استعدادیابی ورزشی در کشور، یکی از زیرساختهایی است که میتواند در جهت پیشرفت و توسعه ورزش کشور مؤثر واقع شود و تاکنون در خصوص آن غفلت شده است.
اینجانب با آوردن بازیکنانی نظیر رونالدو، سادیومانه و دیگران به لیگ فوتبال مخالفم. البته این کشورها بخشی از دیدگاهشان این بود که با به کارگیری بازیکنان اسم و رسم دار اروپایی، چهره بینالمللی خود را در سطح جهان بهبود دهند و از این حیث یک نگاه تبلیغاتی را دنبال میکردند که تا حدودی شاید به آن رسیده باشند ولی حضور این بازیکنان در لیگ باعث تضعیف استعدادهای موجود در کشورهایشان شده است و به شدت این ضعف را در نتایج تیمهای ملی آنها میتوان مشاهده کرد. ولی نمیتوان از کنار اقداماتی که آنها برای ساخت ورزشگاهها و فراهم کردن مدرنترین امکانات ورزشیشان کردهاند، گذشت. به طور کلی من فکر میکنم آوردن چند بازیکن مطرح البته نه با این حجم از خریدهایی که در لیگ عربستان شد، به علاوه یک نگاه ویژه بر روی ساخت چند ورزشگاه حداکثر ۳۰ هزار نفری میتواند منشا اتفاقات خوبی برای آینده ورزش به خصوص فوتبال کشورمان باشد.