جبهه24 گزارش می دهد:

تحلیلی دینی-اقتصادی از مفهوم فقر و راهکارها و رویکردهای موثر برای کاهش فقر، در آموزه های اسلامی

اسدالله غلامپور

 

به قلم: اسدالله غلام پور

ادبیات موضوع
تعریف و‌تفسیر فقر طی زمان تغییر کرده و از فقر درآمدی محض به فقر قابلیتی و محرومیت از توانایی های اساسی تغییر یافته است. بنابرابن راهبرد و سیاست ها مقابله با آن نیز در علم اقتصاد، تغییرات اساسی یافته است. بعبارت دیگر اقتصاد توسعه و به‌طور‌کلی تفکر توسعه نسبت به زمانی که در آغاز جنگ جهانی دوم به‌عنوان زیرشاخه‌ای از علم اقتصاد تصور می‌شد، به‌شکل قابل توجهی تغییر کرده است. علاوه بر این اقتصاددانان از رویکرد نسخه یکپارچه برای مبارزه با فقر برای همه کشورها، اجتناب نموده و تئوری های مناسب هر کشور را با توجه به شاخص هایی همچون دارایی های طبیعی، جهانگردی، معادن، تعداد جمعیت، پیری جمعیت و سالمندان، نیروی مستعد کار و هر گونه کالا یا محصولی که دارای مزیت مطلق برای صادرات دارد، را مطرح میکنند. علاوه بر تفاوت در نوع فقر و راهکار مناسب رفع آن در سطح کشوری، این موضوع در هر شهر و روستا نسبت به شهر و‌روستای‌ دیگر نیز، متفاوت می باشد. اگرچه تجربه توسعه در کشورهای توسعه‌یافته ارزشمند است، اما چالش‌های جدید عصر کنونی ناشی از تغییرات آب‌وهوایی، انقلاب جدید فناوری و غیره، بسیار زیاد است. بنابراین حل مشکل فقر در کشورهای در حال توسعه با پیروی از تجربه کشورهای توسعه یافته دشوار است. کشورهایی نظیر چین، اندونزی و مالزی، تلاش‌ها و استراتژی‌های جدیدی را برای کاهش فقر انجام داده اند. امیدواریم این تجربیات عملی بتواند برای سایر کشورهای در حال توسعه و از جمله کشور عزیزمان، در زمینه کاهش فقر ارزش بیافزاید. کیفیت رشد اقتصادی یک کشور یکی از مهم‌ترین موارد برای پرداختن به اهداف توسعه پایدار است. در واقع، سه رکن برای ترویج کاهش فقر در یک کشور وجود دارد: رشد اقتصادی حامی فقرا، فراگیر شدن توسعه اجتماعی و کاهش و توسعه چند بعدی فقر. تنها با تکیه بر طرح های حمایت از درآمد نمی توان به هدف ریشه کنی فقر دست یافت. سیاست عمومی باید این نوع رشد را ترویج کند، این رکن اول است. جمعیت فقیر از رشد اقتصادی بالاتر از سطح متوسط جامعه بهره می برند که به رشد اقتصادی حامی فقرا معروف است. در همین حال، افراد فقیر دسترسی عادلانه تری به خدمات عمومی مانند آموزش، بهداشت و اشتغال دارند. بنابراین رکن دوم، توسعه اجتماعی فراگیر است. رکن سوم، ارائه راهکارهای هدفمند فقرزدایی چند بعدی است. بکی از محققین چینی در این زمینه می گوید:،وقتی زمان به سال ۲۰۰۶ رسید، به بخش سیاست اجتماعی دفتر یونیسف چین پیوستم و شروع به تحقیق در مورد رشد کودکان و بودجه مالی ملی کردم. در سال ۲۰۰۹، من در یک بازدید تحقیقاتی به ابتکار فقر و توسعه انسانی آکسفورد (OPHI) در مورد رویکرد اندازه گیری چند بعدی فقر رفتم، جایی که بسیاری از ادبیات مرتبط با فقر، از جمله آثار بزرگ پروفسور آمارتیا سن، نظریه اقتصاد رفاه درک من از فقر را تا حد زیادی گسترش داد، خواندم. بین سال‌های ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۷، من به مدت ۸ سال در مرکز بین‌المللی کاهش فقر در چین (IPRCC) و دفتر کاهش فقر و توسعه شورای دولتی چین کار کردم و در تدوین برخی از سیاست‌های کاهش فقر توسط دولت چین مشارکت داشتم. چین برای کاهش فقر مطلق تلاش زیادی کرده است و هدف آن کاهش فقر نسبی و محدود کردن توسعه نابرابر با اجرای احیای ملی روستایی و استراتژی‌های توسعه متوازن منطقه‌ای است. البته چالش‌های متعددی برای کاهش فقر در سطح جهان وجود دارد، مانند درگیری، شکاف دیجیتال، انحصار پلت‌فرم، تغییرات آب و هوا و غیره، که ممکن است منجر به بازگشت فقر در مقیاس بزرگ برای جامعه بشری شود. اهداف توسعه پایدار» (Sustainable Development Goals) برای فقر زدایی بسیار مهم است. برای رسیدگی به مسائل دنیای واقعی و دستیابی به اهداف توسعه پایدار(SDG)، سه کار ضروری وجود دارد که باید انجام شود. اول، دولت ها باید اجماع را در مورد پرداختن به فقر جهانی و سایر اهداف توسعه( SDG ها) تثبیت کنند. دوم، باید مشارکت های فراگیرتری ایجاد کند و در نتیجه برای هدف توسعه بودجه جمع آوری نمایند. در نهایت، هدایت فناوری دیجیتال و پلت فرم های دیجیتال برای فراگیرتر شدن و تشویق فناوری دیجیتال برای ترویج راه حل های فراگیر.  ایجاد سیستم های دانش منحصر به فرد بر اساس شرایط ملی و تجربه توسعه بین المللی برای جهانی سوم ضروری است. سوم اینکه، لازم است کشورهای متعلق به جهانی سوم روابط خود را با به اشتراک گذاشتن تجربیات و دانش، به ویژه در بعد کاهش فقر و توسعه، تقویت کنند. بانک جهانی، شرق آسیا و منطقه اقیانوس آرام، پیری جمعیت یک روند جمعیتی جهانی معرفی میکند که به خوبی تثبیت شده است، که عمده آن از نظر اجتماعی-اقتصادی است عواقب جابجایی بلندمدت سهم جمعیت از جوان تر به مسن تر سن عمدتاً به دلیل کاهش سطح باروری و همچنین افزایش امید به زندگی است. که تقریبا در همه جا اتفاق می افتد. تنوع بین المللی قابل توجهی در آغاز وجود دارد و سرعت پیری جمعیت، که طبق داده های سازمان ملل متحد، در آن پیشرفته ترین است ژاپن و کشورهای اروپایی و پس از آن آمریکای شمالی، آسیا و اقیانوسیه، آمریکای لاتین و کارائیب و اقیانوسیه در چند دهه آینده روندهای مشابهی را دنبال خواهند کرد. حتی در اکثر کشورهای آفریقایی، که جمعیت آنها هنوز نسبتاً جوان هستند، مطلق است. تعداد افراد مسن به سرعت در حال افزایش است و منجر به تغییرات طولانی مدت در ساختار سنی می شود. به طور سنتی، سازمان ملل متحد و اکثر محققان از معیارها و شاخص هایی استفاده می کردند که عمدتاً یا کاملاً بر اساس سن تقویمی افراد است که ساده، واضح و آسان روشی قابل تکرار برای اندازه گیری و ردیابی شاخص های مختلف پیری ارائه می دهد . در عین حال وجود داشته است افزایش شناخت وضعیت سلامت، نوع و سطح فعالیت، بهره وری و غیره ویژگی های اجتماعی-اقتصادی افراد مسن در طول قرن گذشته به طور قابل توجهی تغییر کرده است. و حتی در چند دهه گذشته. این منجر به توسعه مفاهیم جایگزین و اندازه گیری های سالمندی، که دیدگاه های متفاوتی را در مورد سطوح و روند پیری شده است. این تغییرات و رویکردهای مختلف برای درک و سنجش سالمندی از اهمیت بالایی برخوردار است پیامدهای طراحی و اجرای سیاست ها و برنامه های توسعه ملی، برای پیگیری و بازنگری اهداف توسعه توافق شده بین المللی که مربوط به مناطق آسیب دیده از پیری جمعیت است. به طور خاص، روش‌های مختلف اندازه‌گیری پیری بر روی سن تأثیر می‌گذارد ارزیابی تکامل تعداد افراد مسن، شرایط زندگی آنها، آنها کمک به جوامعی که در آن زندگی می کنند و نیازهای آنان به حمایت اجتماعی ایشان دارند پیامدهای مهمی برای بازار کار، آموزش و سلامت مادام العمر، و تعاملات و حمایت متقابل افراد مسن با نسل های جوان. فراخوان دستیابی به هدف ۱ «پایان دادن به فقر در همه اشکال آن در همه جا» دستور کار ۲۰۳۰ برای توسعه پایدار به وضوح تشخیص می دهد که فقر بیش از کمبود درآمد است منابعی برای تضمین معیشت پایدار هدف ۱ SDG بر نیاز به تقویت اجتماعی تأکید دارد امنیت و حمایت اجتماعی برای همه، از جمله زنان مسن و مردان مسن. مرکزی در این زمینه سیستم های حمایت اجتماعی برای افراد مسن هستند که نابرابری در درآمد را کاهش می دهند و دسترسی به آنها را فراهم می کنند آموزش، کار شایسته و همچنین مراقبت های بهداشتی در سراسر چرخه زندگی. علاوه بر این، حمایت اجتماعی سیستم هایی برای کمک به کاهش رنج کشورهای مستعد بلایا باید پیاده سازی شوند در مواجهه با خطرات اقتصادی بزرگ حمایت می کند. این سیستم ها به تقویت پاسخ ها کمک خواهند کرد توسط جمعیت آسیب دیده به ضررهای اقتصادی غیرمنتظره در طول بلایا و در نهایت کمک خواهد کرد برای پایان دادن به فقر شدید در فقیرترین مناطق. طبق گزارش سازمان ملل، فقر یک تهدید بزرگ برای رفاه افراد مسن است. در بسیاری از کشورها، سیستم های حمایت اجتماعی در تضمین امنیت درآمد کافی در سراسر کشور ناکام هستند چرخه زندگی بنابراین، در نظر گرفتن مفاهیم جدید اندازه گیری سن در هنگام بررسی کارایی و اثربخشی رویکردهای فعلی برای فقر مهم است.

چکیده
فقر، یکی از چالش‌های بنیادین جوامع انسانی است که قرآن کریم با نگاهی جامع و چندبعدی به آن پرداخته است. در این مقاله، مفهوم فقر از دو منظر مادی و معنوی در قرآن بررسی شده، سپس ریشه‌ها و عوامل اقتصادی-اجتماعی آن تحلیل گردیده و در پایان، راهکارهای قرآنی برای مقابله با فقر ارائه می‌شود. یافته‌ها نشان می‌دهد قرآن علاوه بر جنبه فردی، بر عدالت ساختاری و توزیع عادلانه ثروت تأکید دارد. فقر به‌عنوان یکی از چالش‌های همیشگی بشر، نه‌تنها پدیده‌ای اقتصادی بلکه مسأله‌ای انسانی، اخلاقی و اجتماعی تلقی می‌شود. از منظر مکتب اهل‌بیت علیهم‌السلام، فقر عامل تهدیدکننده ایمان، کرامت انسانی و استحکام اجتماعی است. این مقاله با رویکرد توصیفی-تحلیلی و با استناد به منابع حدیثی معتبر شیعه، به واکاوی مفهوم فقر، آثار آن، علل پدیدآیی و راهکارهای مقابله با آن در آموزه‌ها و سیره امامان شیعه می‌پردازد. نتایج پژوهش نشان می‌دهد که امامان نه‌تنها بر مسئولیت اخلاقی افراد در برابر فقرا تأکید دارند، بلکه دولت اسلامی را نیز موظف به تأمین عدالت اجتماعی و مبارزه با ساختارهای فقرزا می‌دانند. آموزه‌های امامان می‌تواند چارچوبی برای سیاست‌گذاری عادلانه اقتصادی و توانمندسازی طبقات فرودست در جامعه معاصر ارائه دهد.

مقدمه
فقر پدیده‌ای است که با نابرابری، انحرافات اجتماعی، و محرومیت در هم تنیده است. برخلاف نگاه صرفاً اقتصادی، قرآن کریم به فقر در بستر اخلاق، عدالت و ساختار اجتماعی توجه دارد. این مقاله در پی آن است تا تحلیل جامعی از فقر در قرآن ارائه داده و از آن برای الهام‌گیری در سیاست‌گذاری اقتصادی بهره گیرد. فقر یکی از بنیادی‌ترین چالش‌های اجتماعی و اقتصادی در جوامع انسانی است که ابعاد گسترده‌ای از زندگی فردی، خانوادگی و ساختاری را تحت تأثیر قرار می‌دهد. با آن‌که نظریه‌های اقتصادی معاصر در قالب دیدگاه‌هایی مانند فقر مطلق، نسبی، درآمدی و چندبُعدی، تلاش کرده‌اند مفهوم فقر را درک و مهار کنند، اما اغلب در بازسازی عدالت اجتماعی با چالش‌های جدی مواجه‌اند. در این میان، قرآن کریم به‌عنوان منبع اصلی هدایت مسلمانان، نگاه ژرف و چندوجهی به مسئله فقر دارد و ضمن ارائه تعریفی جامع از فقر، راهکارهایی اخلاقی، اجتماعی و نهادی برای کاهش آن پیشنهاد می‌کند. برخلاف نگرش صرفاً مادی در اقتصاد کلاسیک، قرآن با رویکردی انسان‌محور، فقر را نه تنها به عنوان کمبود منابع مالی، بلکه به‌عنوان محرومیت از فرصت‌ها، کرامت انسانی و وابستگی وجودی به خداوند می‌نگرد. مفاهیمی چون زکات، انفاق، عدالت اقتصادی، اجتناب از اسراف و تمرکز ثروت، در آیات قرآن جایگاه کلیدی در مبارزه با فقر دارند. نگاه امامان شیعه به فقر، نیز نگاهی جامع، اخلاقی، اجتماعی و عدالت‌محور است. آن‌ها فقر را نه‌تنها یک مشکل اقتصادی، بلکه یک معضل انسانی، ایمانی و اجتماعی می‌دانند که می‌تواند آثار منفی عمیقی بر روح و روان انسان و سلامت جامعه بگذارد. فقر یکی از پیچیده‌ترین و ریشه‌دارترین بحران‌هایی است که همواره جوامع انسانی را درگیر ساخته است. این پدیده، تنها محرومیت مادی را شامل نمی‌شود، بلکه آثار گسترده‌ای بر ایمان، اخلاق، کرامت انسانی، روابط اجتماعی و ثبات سیاسی می‌گذارد. در ادبیات دینی، به‌ویژه در سنت اسلامی و شیعی، فقر نه‌فقط یک آسیب فردی بلکه نشانه‌ای از اختلال در عدالت اجتماعی و ضعف نظام‌های اقتصادی قلمداد شده است. در میان منابع اسلامی، آموزه‌های اهل‌بیت علیهم‌السلام جایگاهی ویژه در تحلیل ریشه‌ها، پیامدها و درمان فقر دارند. امامان شیعه در سخنان، اقدامات و سیره حکومتی خود، توجه خاصی به وضعیت اقتصادی محرومان نشان داده و بارها نسبت به خطرات گسترش فقر هشدار داده‌اند. از سخن معروف امام علی(ع) درباره نزدیکی فقر به کفر گرفته تا تأکید امام صادق(ع) بر حق فقرا در اموال اغنیا، همگی گویای نگرشی عمیق و ساختاری به این پدیده است. این مقاله با بهره‌گیری از منابع حدیثی، تفسیری و تاریخی، در پی آن است تا فهمی نظام‌مند از دیدگاه امامان شیعه درباره فقر ارائه دهد؛ نگاهی که می‌تواند در ترسیم الگوهای عدالت‌محور در جوامع اسلامی معاصر نیز الهام‌بخش باشد. این مقاله با هدف تحلیل چندلایه مفهوم فقر در قرآن، ابتدا به بررسی معنای فقر در منابع تفسیری می‌پردازد و سپس با تحلیل تجارب کشورهای اسلامی مانند مالزی و اندونزی، می‌کوشد پیشنهاداتی کاربردی برای سیاست‌گذاری اقتصادی و اجتماعی در زمینه کاهش فقر ارائه کند.

روش‌شناسی پژوهش
این پژوهش به روش تحلیل محتوای کیفی انجام شده و مبتنی بر سه محور اصلی است: ۱) تحلیل مفهومی آیات مرتبط با فقر در قرآن با مراجعه به منابع تفسیری معتبر (المیزان، نمونه، مجمع‌البیان)، ۲) بررسی تطبیقی مفاهیم اقتصادی قرآن و امامان شیعه علیهم السلام با نظریه‌های نوین فقر، ۳) تحلیل موردی سیاست‌های اسلامی کاهش فقر در کشورهای مالزی و اندونزی.

تعریف فقر و انواع آن: فقر مفهومی چندبعدی است و انواع گوناگونی دارد که هر یک از زاویه‌ای خاص به نابرابری، محرومیت و کمبود منابع توجه می‌کند. در ادامه، تعاریف رایج انواع فقر ارائه می‌شود:

۱)فقر مطلق (Absolute Poverty):
تعریف: ناتوانی در تأمین نیازهای اساسی زندگی مانند غذا، سرپناه، پوشاک، بهداشت و آموزش.
معیار: معمولاً براساس خط فقر جهانی که توسط بانک جهانی تعریف شده (مثلاً درآمد روزانه کمتر از ۲.۱۵ دلار در سال ۲۰۲۲).
۲)فقر نسبی (Relative Poverty):تعریف: محرومیت از منابع و فرصت‌ها نسبت به سطح زندگی غالب جامعه.معیار: معمولاً درصدی از میانگین یا میانه درآمد در یک جامعه (مثلاً کسانی که کمتر از ۵۰٪ درآمد میانه دارند).
۳)فقر ذهنی یا ادراکی (Subjective Poverty):‌تعریف: احساسی که فرد از فقر یا محرومیت دارد، حتی اگر از نظر اقتصادی در فقر مطلق نباشد.معیار: بر پایه برداشت‌ها و داوری‌های فردی یا اجتماعی.
۴)فقر چندبعدی (Multidimensional Poverty):‌ تعریف: فقر نه فقط در درآمد، بلکه در آموزش، بهداشت، کیفیت زندگی، امنیت، مشارکت اجتماعی و… نیز دیده می‌شود. معیار: شاخص فقر چندبعدی (MPI) که توسط UNDP معرفی شده و ترکیبی از شاخص‌های مختلف را می‌سنجد.
۵)فقر درآمدی (Income Poverty): تعریف: نداشتن درآمد کافی برای تأمین حداقل استاندارد زندگی.معیار: معمولاً براساس خط فقر درآمدی ملی یا بین‌المللی سنجیده می‌شود.
۶)فقر بین‌نسلی (Intergenerational Poverty):
تعریف: انتقال فقر از یک نسل به نسل دیگر، ناشی از فقدان آموزش، فرصت‌ها و سرمایه اجتماعی در خانواده‌ها.
۷)فقر زیست‌محیطی (Environmental Poverty):تعریف: نداشتن دسترسی به محیط‌زیست سالم، منابع طبیعی پایدار و خدمات زیست‌محیطی.

مفهوم فقر در منابع اسلامی: در تفاسیر برجسته اسلامی، واژه «فقر» به‌عنوان نیاز ذاتی انسان به خدا (فقر وجودی) و نیز نیاز اقتصادی-اجتماعی (فقر مادی) بررسی شده است. علامه طباطبایی در تفسیر المیزان، فقر را «نقص در تملک» و وابستگی به غیر می‌داند و آیه «أَنتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَى اللَّهِ» (فاطر، ۱۵) را شاهد بر فقر ذاتی همه مخلوقات نسبت به خداوند می‌داند. در مقابل، در آیاتی مانند «إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاءِ…» (توبه، ۶۰)، فقر به مفهوم اقتصادی اشاره دارد؛ تفسیر نمونه، فقیر را کسی معرفی می‌کند که دارای درآمدی پایین‌تر از حد کفایت برای زندگی شرافتمندانه است، در حالی که «مسکین» را انسانی در وضعیت بحرانی‌تر توصیف می‌کند.

دیدگاه‌های اقتصادی درباره فقر: در اقتصاد متعارف، فقر به صورت مطلق (کمبود نیازهای اساسی) یا نسبی (در مقایسه با سطح جامعه) سنجیده می‌شود. همچنین شاخص‌هایی چون خط فقر، فقر درآمدی، فقر چندبُعدی (MPI)، و شاخص جینی برای سنجش نابرابری به‌کار می‌روند. با این حال، نقدهای فراوانی نسبت به ناکارآمدی نظام بازار در توزیع عادلانه منابع و رفع فقر وجود دارد. اینجا است که آموزه‌های اسلامی از جمله زکات و انفاق، می‌توانند به‌عنوان مکانیزم‌های مکمل در اصلاح ساختارها و کاهش فقر عمل کنند. در قرآن کریم، فقر مفهومی چندوجهی دارد و هم در بُعد مادی و هم در بُعد معنوی به آن توجه شده است. در ادامه به دیدگاه قرآن درباره فقر می‌پردازیم:

فقر مادی (نیاز مالی و اقتصادی):‌ در آیات متعددی، فقرا به عنوان صاحبان حق در اموال زکات معرفی شده‌اند. سوره توبه، آیه ۶۰ فقرا را نخستین گروه مستحق زکات می‌داند. این نگاه نشان‌دهنده رسمیت شناختن فقر به‌عنوان یک پدیده اجتماعی است که نیاز به دخالت مالی و حکومتی دارد.‌آیات مرتبط: «إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاءِ وَالْمَسَاکِینِ…»‌. «زکات فقط برای فقرا، مساکین، و… واجب است.»‌. این آیه فقرا را در صدر دریافت‌کنندگان زکات قرار می‌دهد، که نشان‌دهنده اهتمام قرآن به رفع نیازهای مالی آنان است. سوره توبه، آیه ۶۰. «سوره نساء، آیه ۵: وَلا تُؤْتُوا السُّفَهَاءَ أَمْوَالَکُمُ الَّتِی جَعَلَ اللَّهُ لَکُمْ قِیَامًا…» «آیات فوق نشان دهند، نشان‌دهنده اهمیت تدبیر اقتصادی برای جلوگیری از اتلاف منابع است، که خود می‌تواند عاملی برای فقر باشد». «آیه ۶۰ سوره توبه: إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاءِ وَالْمَسَاکِینِ…»علامه طباطبایی در المیزان بیان می‌دارد که «فقیر» کسی است که توان اداره زندگی عادی خود را ندارد، و زکات برای تأمین معاش این گروه وضع شده است. «آیه ۲۷ سوره اسراء: إِنَّ الْمُبَذِّرِینَ کَانُوا إِخْوَانَ الشَّیَاطِینِ…» این آیه اسراف و ولخرجی را ریشه فقر می‌داند. تفسیر نمونه این آیه را هشدار اجتماعی می‌داند که بی‌عدالتی در مصرف و توزیع منابع می‌تواند فقرزاست. «آیه ۷ سوره حشر: کَیْ لَا یَکُونَ دُولَهً بَیْنَ الْأَغْنِیَاءِ مِنکُمْ» طبرسی در مجمع‌البیان این آیه را دلیلی بر وجوب مداخله حکومتی برای جلوگیری از تمرکز ثروت می‌داند.

فقر معنوی (نیاز انسان به خداوند):«سوره فاطر، آیه ۱۵: یَا أَیُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمِیدُ» «ای مردم، شما نیازمند خدا هستید، و خداوند بی‌نیاز و ستوده است».این آیه فقر ذاتی انسان در برابر خداوند را بیان می‌کند؛ یعنی انسان به ذات خود، محتاج پروردگار است. این آیه نوعی فقر وجودی را مطرح می‌کند؛ انسان‌ها ذاتاً محتاج خداوند هستند. این نوع فقر، نه‌تنها نکوهیده نیست، بلکه مقدمه‌ای بر عبودیت، تواضع و رشد روحی است.

ریشه‌های فقر و عوامل آن در قرآن: ۱)سوءتدبیر و اسراف: (سوره اسراء، آیه ۲۶–۲۷)«…إِنَّ الْمُبَذِّرِینَ کَانُوا إِخْوَانَ الشَّیَاطِینِ. ۲) ظلم و بی‌عدالتی اجتماعی: (سوره حشر، آیه ۷)‌«…کَیْ لَا یَکُونَ دُولَهً بَیْنَ الْأَغْنِیَاءِ مِنکُمْ…» جلوگیری از تمرکز ثروت در دست ثروتمندان، نشانه‌ای از نگاه قرآنی به توزیع عادلانه منابع است.
سوءمدیریت و اسراف: سوره اسراء، آیه ۲۷ اسراف را برابر با برادری با شیطان دانسته است. اسراف منابع در سطح فردی یا حکومتی می‌تواند زمینه‌ساز فقر شود.
تمرکز ثروت و بی‌عدالتی ساختاری: در سوره حشر، آیه ۷ تأکید می‌شود که مال نباید «دولَه بین الاغنیاء» شود، یعنی چرخش انحصاری ثروت میان اغنیا مذموم است. این آیه اساس تفکر عدالت اقتصادی در اسلام را پایه‌ریزی می‌کند.

بی‌توجهی به طبقات ضعیف: در سوره بلد، آیه ۱۱ تا ۱۶، نیکی و انسان‌دوستی با نجات فقیر و یتیم از رنج در هم آمیخته شده و نشانه انسان‌های مؤمن معرفی شده است.

راهکارهای قرآنی مقابله با فقر: ۱)زکات و صدقه (سوره توبه، آیه ۶۰)، ۲)انفاق در راه خدا (سوره بقره، آیه ۲۶۱)، ۳)احسان به یتیم و مسکین (سوره بلد، آیه ۱۴–۱۶).
زکات و صدقات: زکات به‌عنوان یک سازوکار مالی نظام‌مند، توزیع مجدد ثروت را تضمین می‌کند. این سازوکار حکومتی برخلاف صدقه که داوطلبانه است، دارای ضمانت اجرایی شرعی است.
انفاق و قرض‌الحسنه:سوره بقره، آیه ۲۶۱ انفاق را با درختی پرثمر تشبیه می‌کند. این نوع مشارکت اجتماعی، نگاه فرد را از مصرف‌گرایی به همدلی اجتماعی سوق می‌دهد.
جلوگیری از تمرکز منابع: قرآن بارها توصیه می‌کند که منابع باید به‌طور عادلانه در اختیار عموم قرار گیرد و سازوکارهایی مانند خمس، زکات و وقف برای این منظور طراحی شده‌اند.

فقر از منظر امامان شیعه علیهم السلام: از دیدگاه امامان شیعه، فقر صرفاً به معنای نداشتن دارایی یا درآمد نیست، بلکه مفهومی چندلایه دارد که ابعاد مادی، معنوی، اخلاقی و ساختاری را در بر می‌گیرد. در منابع حدیثی و سیره عملی اهل‌بیت علیهم‌السلام، فقر هم‌زمان می‌تواند نشانه‌ای از ظلم اجتماعی، غفلت فردی یا آزمونی الهی تلقی شود

فقر مادی، عامل تهدیدکننده ایمان و اخلاق: فقر مادی در ساده‌ترین تعریف، ناتوانی فرد یا گروهی از جامعه در تأمین نیازهای اساسی مانند خوراک، پوشاک، مسکن، بهداشت و آموزش است. این نوع از فقر، بیشترین نمود اجتماعی را دارد و در احادیث امامان شیعه مورد نکوهش قرار گرفته است. امام علی (ع): «کادَ الفَقرُ أَن یَکونَ کُفراً»، «نزدیک است که فقر، انسان را به کفر بکشاند.»(نهج‌البلاغه، حکمت ۳۱۹). این سخن نشان می‌دهد که فقر می‌تواند ایمان انسان را متزلزل کند و او را به گناه، بی‌اعتمادی به خدا یا انحرافات اخلاقی بکشاند.
همچنین می فرماید: امام علی (ع):«وَ اللَّهِ لَأَنْ أَبِیتَ عَلَى حَسَکِ السَّعْدَانِ مُسَهَّداً، وَ أُجَرَّ فِی الأَغْلاَلِ مُصَفَّداً، أَحَبُّ إِلَیَّ مِنْ أَنْ أَلْقَى اللَّهَ وَ رَسُولَهُ یَوْمَ الْقِیَامَهِ ظَالِماً لِأَحَدٍ مِنَ الْعِبَادِ، أَوْ غَاصِباً لِشَیْءٍ مِنَ الْحُطَامِ.» «به خدا سوگند، شبی که بر خارهای سعدان بی خواب باشم و در غل و زنجیر کشیده شوم، نزد من محبوبتر از دیدار خدا و رسولش در روز قیامت است که به یکی از بندگانش ستم کرده یا خرابه هایی را غصب کرده باشم.»
(نهج‌البلاغه، نامه ۴۵). این سخن نشان می‌دهد که فقر مادی اگر حاصل ظلم یا بی‌عدالتی باشد، مسئولیت سنگینی متوجه حاکمان و اغنیاست.

فقر معنوی و اخلاقی: برخی احادیث اهل‌بیت به نوعی از فقر اشاره دارند که نه از جنس کمبود مادی، بلکه فقدان ایمان، ارزش‌های اخلاقی یا توکل به خداست.‌ امام علی (ع):«الغِنَى فِی النَّفْسِ وَ الفَقرُ فِی النَّفْسِ.» بدین معنا که شخص ممکن است از نظر دارایی فقیر نباشد اما در درون خود احساس نیاز و وابستگی شدید به دنیا داشته باشد که نشانه‌ای از «فقر درونی» است. (غررالحکم، حدیث ۲۲۴۹).

مبارزه با فقر وظیفه حاکم اسلامی است: امام علی (ع) در نامه به مالک اشتر می‌فرماید:
«الله الله فی الطبقه السفلى، من الذین لا حیله لهم…» و تأکید می‌کند که حاکم باید نیازهای اقتصادی و معیشتی فرودستان را تأمین کند.
(نهج‌البلاغه، نامه ۵۳).

تشویق به کار، تولید و اقتصاد مقاومتی: امام صادق (ع) فرمود: «لَا خَیْرَ فِیمَنْ لَا یُحِبُّ جَمْعَ الْمَالِ مِنْ حِلِّهِ لِیَکُفَّ بِهِ وَجْهَهُ وَ یَقْرِبَ بِهِ رَحِمَهُ وَ یُعْطِیَ فِیهِ حَقَّهُ» «در کسی که علاقه‌ای به کسب مال حلال ندارد، خیری نیست؛ چون با آن می‌تواند آبرویش را حفظ کند، صله رحم کند و حقوق واجب مال را بپردازد.» (الکافی، ج۵، ص۷۲)

مبارزه با نظام‌های ناعادلانه: امامان شیعه، ریشه فقر را گاه در ساختارهای ظالمانه اقتصادی و سیاسی می‌دیدند. قیام امام حسین (ع) نمونه‌ای بارز از این نگاه است؛ جایی که عدالت اجتماعی، از جمله در حوزه فقرزدایی، مورد غفلت قرار گرفته بود.

انفاق، زکات و وقف به‌عنوان راهکارهای کاهش فقر: از دید امامان، حمایت از فقرا صرفاً یک وظیفه اخلاقی فردی نیست، بلکه یک وظیفه اجتماعی و سیاسی‌ست. نهادهای اسلامی مانند زکات، خمس، وقف و صدقه برای مقابله با فقر وضع شده‌اند.

آثار و پیامدهای فقر از منظر امامان شیعه: امامان شیعه، فقر را نه‌فقط یک محرومیت مادی، بلکه تهدیدی برای بنیان‌های معنوی، اخلاقی و اجتماعی جامعه می‌دانند. در سخنان و سیره عملی آنان، آثار فقر به‌صورت چندبُعدی مورد تحلیل قرار گرفته است:
۱)فقر، تهدیدی برای ایمان و دین‌داری: یکی از مشهورترین آموزه‌های شیعی در این زمینه سخن امام علی (ع) است: «کادَ الفَقرُ أَن یَکونَ کُفراً.» یعنی فقر به‌قدری خطرناک است که ممکن است انسان را به مرز کفر بکشاند؛ زیرا فرد فقیر ممکن است به دلیل فشارهای روانی و اجتماعی، به بی‌اعتمادی نسبت به عدالت الهی، ناامیدی یا رفتارهای غیرشرعی کشیده شود. (نهج‌البلاغه، حکمت ۳۱۹).
۲)فقر و فروپاشی اخلاقی و انسانی: امام صادق (ع) فرمود:«لَو کانَ الجُوعُ و العُریُ بَینَ جَبلَینِ لَسَعَیتُ بَینَهُما، فَأَصَبتُهُما.» این حدیث بر شدت اثر فقر بر کرامت انسانی تأکید دارد. گرسنگی و برهنگی، دو مصداق بارز فقر، می‌توانند انسان را از انسانیت خالی کرده و او را به بردگی نیاز بکشانند. (الکافی، ج۸، ص۱۹۵).

۳)فقر و بی‌ثباتی اجتماعی: فقر، اگر گسترده و مزمن شود، می‌تواند به بروز نارضایتی‌های اجتماعی، آشوب، فروپاشی اعتماد عمومی و در نهایت، زوال حکومت‌ها منجر شود. امام علی (ع) در عهدنامه مالک اشتر هشدار می‌دهد که طبقه محروم، اگر مورد غفلت قرار گیرد، ممکن است به نافرمانی اجتماعی روی آورد: «فَإِنَّ فِی النَّاسِ فَقْرَاءَ وَ ذَوِی حَاجَهٍ، وَ هُمْ أَهْلُ الْعَفَافِ وَ الصَّبْرِ، فَارْعَ لِذَلِکَ حَقَّهُمْ…» «در میان مردم فقیران و نیازمندان هستند و اهل عفت و شکیبایی هستند، پس به حقوق آنها رسیدگی کنید.(نهج‌البلاغه، نامه ۵۳).

۴)فقر و کاهش مشارکت اجتماعی: فردی که در تأمین نیازهای اولیه خود ناتوان است، معمولاً نمی‌تواند در فعالیت‌های جمعی، دینی یا فرهنگی جامعه نقش فعالی ایفا کند. فقر باعث انزوا، سرخوردگی و احساس طردشدگی اجتماعی می‌شود.

۵)فقر، بستر ظلم و سوءاستفاده: در نگاه اهل‌بیت، فقر می‌تواند انسان را در موقعیت‌هایی قرار دهد که برای رفع نیازهای خود به دست ظالمان یا فرصت‌طلبان وابسته شود. امام سجاد (ع) در دعای مکارم‌الاخلاق از خدا می‌خواهد:«اللّهُمَّ اغْنِنِی عَنِ السُّوءِ بِغِنَاکَ، وَ عَنِ النَّاسِ بِفَضْلِکَ.» «خدایا مرا به اموالت توانا ساز و به فضل خود از شر رهایی بخش.» (صحیفه سجادیه، دعای ۲۰). که بیانگر آن است که وابستگی مالی به دیگران، گاه به وابستگی اخلاقی و حتی اعتقادی می‌انجامد.

عوامل شکل‌گیری فقر از نگاه امامان شیعه علیهم السلام: امامان شیعه با نگاهی ژرف و چندسویه، عوامل فقر را تنها در ناکوشی فردی خلاصه نمی‌کنند، بلکه به ساختارهای اقتصادی، اجتماعی و حتی اخلاقی جامعه نیز توجه دارند. این نگاه، فقر را نتیجه مجموعه‌ای از علل درونی و بیرونی می‌داند که در چهار محور قابل بررسی است:
۱)عوامل فردی (سستی، اسراف، بی‌برنامه‌گی): در برخی از آموزه‌های اهل‌بیت، به سهم فرد در شکل‌گیری فقر اشاره شده است. تنبلی، بی‌برنامه‌گی و سوءمدیریت اقتصادی می‌تواند زمینه‌ساز فقر گردد. امام صادق (ع):«إنّی لأبغضُ الرّجلَ یَکونُ کَسولاً فی أمرِ دُنیاه، فمَن کَانَ کَسولاً فی أمرِ دُنیاه، فَهُوَ عَن أمرِ آخرتِهِ أَکسلُ.» «من از مردی که در امور دنیوی تنبل است بیزارم، زیرا هر که در امور دنیوی تنبل باشد در امور آخرت نیز تنبل تر است.»(الکافی، ج۵، ص۸۵). تنبلی در امر معاش، ناپسند و عاملی برای فقر معرفی شده است.
۲)عوامل ساختاری و اجتماعی (بی‌عدالتی، احتکار، تبعیض): امامان بارها بر تأثیر ساختارهای ناعادلانه اقتصادی و سوءاستفاده اغنیا در گسترش فقر تأکید کرده‌اند.‌امام علی (ع): «ما جاعَ فقیرٌ إلّا بِما مُتِّعَ به غَنیٌ.» «فقر فقرا نتیجه‌ی بهره‌برداری ناعادلانه اغنیا از منابع عمومی است». (نهج‌البلاغه، حکمت ۳۲۸)

۳)عملکرد نادرست حاکمان:یکی از محورهای مهم در سیره امام علی (ع)، توجه به نقش حکومت در پیشگیری یا گسترش فقر است. ایشان در نامه به مالک اشتر تأکید می‌کند که بی‌توجهی به فقرا، ظلم به آنان، و ناکارآمدی در توزیع ثروت عمومی، عوامل مؤثر در شکل‌گیری فقر هستند. «الله الله فی الطبقه السفلى…» «الله الله در توجه به قشر کم درآمد و لایه پایین جامعه» (نهج‌البلاغه، نامه ۵۳).

۴)بحران‌های طبیعی و آزمون الهی: در برخی موارد، فقر نتیجه حوادث غیرمترقبه مانند خشکسالی، بیماری‌های گسترده یا شرایط خاص اقتصادی است که از آن به عنوان “آزمایش الهی” نیز یاد شده است. امام صادق (ع):«إنّ اللهَ یبتلی المؤمنَ بالفقرِ و المرضِ لیختبر صبره.» «خداوند مؤمن را با فقر و بیماری امتحان می کند تا صبر او را بیازماید».(الکافی، ج۲، ص۲۰۰). این دسته از فقرها، جنبه آزمایشی دارند و در نگاه شیعی، فرصتی برای ارتقاء معنوی و صبر شناخته می‌شوند.

مطالعه موردی: تجربه کشورهای اسلامی در کاهش فقر
۱)مالزی: الگوی اسلامی‌سازی اقتصاد با مدل نوسازی: در دهه ۱۹۹۰، دولت مالزی برنامه‌ای تحت عنوان Islamic Economic Policy طراحی کرد که در آن زکات به‌عنوان ابزاری رسمی در سیستم رفاهی دولت وارد شد. ایالت‌هایی چون سلانگور و پنانگ نهادهای حرفه‌ای زکات تشکیل دادند که درآمد و توزیع کمک‌ها را شفاف کردند. مطالعات نشان می‌دهند که کاهش نرخ فقر میان مالایی‌ها از ۴۹٪ در دهه ۷۰ به زیر ۱٪ در سال ۲۰۲۰، بخشی از نتایج سیاست‌های اسلامی عدالت‌محور است. کشور مالزی با تلفیق سیاست‌های اسلامی و اقتصاد نهادگرا، نهادهای مدیریت زکات را توسعه داد و برنامه‌هایی چون Agenda Ekonomi Bumiputera را در دستور کار قرار داد که هدف آن کاهش فقر اقوام بومی بود. اندونزی نیز با راه‌اندازی نهادهایی مانند BAZNAS و LAZISNU نقش مهمی در ساختارسازی برای توزیع زکات و کمک به جوامع فقیر ایفا کرده است. مالزی، با اکثریت اهل‌سنت، از دهه ۱۹۸۰ با سیاست‌های «اسلامی‌سازی اقتصاد» و برنامه توانمندسازی بومیان (بومی‌پوترا) به کاهش فقر ساختاری پرداخت. در این چارچوب:
۱)توسعه آموزش و کارآفرینی اولویت یافت؛
۲)بانکداری اسلامی و صندوق‌های زکات رسمی تقویت شدند؛
۳)دولت از طریق برنامه‌های رفاه اجتماعی، مسکن و بیمه به کمک طبقات پایین آمد.
نتیجه آن، کاهش قابل‌توجه فقر مطلق و افزایش سهم اقلیت‌های اقتصادی در رشد ملی بود

۲)اندونزی: نهادسازی مشارکتی با محوریت وقف و زکات: اندونزی به‌عنوان پرجمعیت‌ترین کشور مسلمان، به‌جای اتکا صرف به دولت، بر نهادهای اجتماعی-دینی مردمی مانند:
۱)سازمان زکات ملی (BAZNAS)؛
۲)موقوفات دانشگاهی و بیمارستانی؛
۳)و نهادهای قرض‌الحسنه؛
تکیه کرده است. این کشور با تمرکز بر شفافیت، مشارکت مردمی و فناوری در توزیع کمک‌ها، تجربه موفقی در کاهش نابرابری و توانمندسازی اقتصادی اقشار فقیر ارائه داده است. اندونزی با نهادهایی مانند BAZNAS (Badan Amil Zakat Nasional) موفق شد زکات را از ابزار فردی به ابزار ملی تبدیل کند. بین سال‌های ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۰، بیش از ۵ میلیون خانوار فقیر از طریق بسته‌های مالی، درمانی و اشتغال‌زایی از فقر نجات یافتند. مدل اسلامی اندونزی مبتنی بر مشارکت مردم، فناوری مالی اسلامی و شفافیت نهادی است.

وضعیت فقر در ایران
بر اساس آخرین داده‌های موجود تا سال ۱۴۰۳، وضعیت فقر در ایران به‌طور نگران‌کننده‌ای رو به وخامت گذاشته است. در ادامه، به بررسی آمارهای مرتبط با فقر و راهکارهای پیشنهادی برای مقابله با آن می‌پردازیم:
۱)نرخ فقر: طبق گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس، در سال ۱۴۰۲ نرخ فقر به ۳۰.۱ درصد رسیده است، به این معنا که حدود یک‌سوم جمعیت کشور زیر خط فقر قرار دارند.
۲)خط فقر: بر اساس معیار بانک جهانی، خط فقر برای یک خانواده چهار نفره در سال ۱۴۰۳ حدود ۶۴ میلیون تومان در ماه برآورد شده است. در سال ۱۴۰۲، خط فقر سرانه به ۳ میلیون و ۷۴۰ هزار تومان رسیده است، که نسبت به سال قبل افزایش ۶۸.۴ درصدی داشته است.
۳)افزایش جمعیت فقیر: از سال ۱۳۹۶ تا ۱۴۰۲، حدود ۸ میلیون نفر به جمعیت فقیر کشور اضافه شده‌اند، که نشان‌دهنده افزایش ۵۰ درصدی نسبت به گذشته است.

راهکارهای مقابله با فقر در سیره امامان شیعه علیهم السلام و دولت ها
امامان شیعه نه‌تنها به تحلیل وضعیت فقر پرداخته‌اند، بلکه در کلام و عمل، راهکارهایی برای مقابله با آن ارائه داده‌اند. این راهکارها در سه سطح فردی، اجتماعی و حکومتی قابل تحلیل است:

۱)تأکید بر کار، تلاش و خوداتکایی
اهل‌بیت، کار و تلاش مشروع را راهی برای حفظ کرامت انسانی و رهایی از فقر می‌دانند.
امام صادق (ع):«اطلبوا الرزق، فهو مضمون لِطالِبِه.» «یعنی تلاش در مسیر کسب روزی، امری لازم و ارزشمند است». (الکافی، ج۵، ص۷۴).
امام علی (ع) در دوران حکومت خود، با کار و زراعت شخصی، الگویی عملی از خوداتکایی و عزت‌نفس ارائه داد.
۲)احیای نظام‌های مالی اسلامی (زکات، خمس، صدقه، وقف)
در نظام مالی اسلام، ابزارهایی برای توزیع عادلانه ثروت و کاهش فقر پیش‌بینی شده است:
۲-۱)زکات: ابزار اصلی کمک به مستمندان در منابع فقهی و تاکید امامان؛
۲-۲)خمس: شامل سهم امام برای امور عام‌المنفعه و محرومان؛
۲-۳)صدقه: تشویق فردی برای کمک به نیازمندان• ۳-۳)وقف: نهادسازی پایدار برای خدمات عمومی.
امام باقر (ع):«إنّ اللهَ فرضَ للفقراءِ فی أموالِ الأغنیا قَدْرًا معلومًا…» «خداوند از مال اغنیا برای فقرا مبلغ معینی قرار داده است».(تفسیر عیاشی، ج۲، ص۳۰۱)
۲-۴)سیاست‌گذاری عادلانه در حکومت اسلامی
امام علی (ع) در عهدنامه مالک اشتر، سیاست‌های عدالت‌محور برای حمایت از طبقات محروم را تدوین می‌کند:
-اولویت در رسیدگی به نیازمندان؛
-نظارت بر عملکرد اقتصادی کارگزاران؛
-جلوگیری از احتکار و تبعیض در توزیع؛
-تخصیص بیت‌المال با محوریت رفع فقر.
۳)نهادسازی اجتماعی برای رفع فقر
اهل‌بیت به شکل‌گیری نهادهای مردمی و پایدار برای کمک به فقرا اهمیت می‌دادند. سنت‌هایی همچون تعاون، قرض‌الحسنه، و وقف‌های عام‌المنفعه از این قبیل‌اند.
۴)آموزش و توانمندسازی نیازمندان
برخلاف نگاه صرفاً صدقه‌محور، امامان بر آموزش، مهارت‌آموزی و ایجاد توان اقتصادی برای نیازمندان تأکید داشتند؛ زیرا فقر پایدار فقط با ایجاد درآمد پایدار برطرف می‌شود.
۵)رشد اقتصادی فراگیر: تحقق رشد اقتصادی پایدار و فراگیر از طریق تنوع‌بخشی به تولید داخلی، به‌ویژه در بخش‌هایی مانند کشاورزی، ساختمان، منسوجات و گردشگری، می‌تواند زمینه‌های لازم برای خروج جمعیت فقیر از فقر را فراهم کند.
۶)کاهش فشارهای تحریمی: کاهش فشارهای تحریمی و افزایش سرمایه‌گذاری به منظور افزایش ظرفیت‌های تولیدی کشور، از جمله راهبردهای ضروری برای مقابله با فقر است.
۷)تمرکز بر گروه‌های آسیب‌پذیر: شناسایی و حمایت از گروه‌هایی که در فقر شدید زندگی می‌کنند، مانند کارتن‌خواب‌ها، افراد فاقد هویت، کودکان کار و ساکنان روستاهای دورافتاده، از طریق مشارکت نهادهای مردمی و خیریه‌ها، ضروری است.
۸)توانمندسازی زنان و دختران: توانمندسازی زنان و دختران از طریق افزایش فرصت‌های اقتصادی و تضمین حقوق برابر، نقش مهمی در توسعه پایدار و کاهش فقر دارد.
۹)بهبود خدمات بهداشتی و دسترسی به آب سالم: ارائه خدمات بهداشتی اولیه و مقرون‌به‌صرفه و فراهم کردن دسترسی به آب پاک، از جمله اقدامات کلیدی در مبارزه با فقر است. با توجه به روند افزایشی فقر در ایران، اتخاذ سیاست‌های جامع و مؤثر در زمینه‌های اقتصادی، اجتماعی و بهداشتی برای کاهش و کنترل این معضل ضروری است.

نقش حاکمان ایران در شکل‌گیری یا تعمیق فقر (با تأکید بر دوره جمهوری اسلامی)

با نگاهی تحلیلی به ساختار حکمرانی جمهوری اسلامی ایران، می‌توان مجموعه‌ای از عوامل درون‌زا را شناسایی کرد که به‌طور مستقیم یا غیرمستقیم در گسترش فقر نقش داشته‌اند. این عوامل نه صرفاً ناشی از محدودیت منابع یا تحریم‌های خارجی، بلکه بیشتر به سوءمدیریت، سیاست‌گذاری ناکارآمد و فساد درونی مرتبط‌اند.

۱)ضعف در سیاست‌گذاری عدالت‌محور
با آن‌که آرمان‌های اولیه انقلاب ۱۳۵۷ بر عدالت اجتماعی، رفع محرومیت و حمایت از مستضعفان تأکید داشت، در عمل بسیاری از سیاست‌ها به نابرابری و فقر مزمن دامن زدند.
۲)سیاست‌های ناپایدار یارانه‌ای که به جای هدف‌گیری فقرا، به همه اقشار پرداخت شد.
۳)نرخ ارز چندگانه که موجب فساد سیستمی و رانتی گردید.
۴)اختلال در سیاست‌های تولید و اشتغال که مانع از توانمندسازی پایدار اقشار پایین گردید.
۵)فساد؛ ناکارآمدی مدیریتی و نابرابری نهادی
فساد اداری، رانت‌جویی، و امتیازدهی به نهادها و اشخاص خاص، به یکی از عوامل ریشه‌ای گسترش فقر تبدیل شده‌اند. بخش بزرگی از منابع کشور در چرخه‌های رانتی و فساد نهادینه‌شده هدر می‌رود؛ به‌گونه‌ای که دسترسی به فرصت‌های اقتصادی برای مردم عادی دشوارتر از دسترسی گروه‌های خاص به رانت است. وجود شرکت‌های خصولتی، نهادهای مالی غیرپاسخ‌گو، و نفوذ گروه‌های قدرت در اقتصاد باعث شده است:
۵-۱)منابع عمومی به‌صورت ناعادلانه توزیع شود
۵-۲)فرصت‌های اقتصادی از دسترس اقشار محروم خارج گردد؛
۵-۳)شکاف بین طبقات به‌طور فزاینده‌ای گسترش یابد.
۶) ناکارآمدی ساختارهای حمایتی و نهادهای رفاه
با وجود ایجاد نهادهایی چون کمیته امداد، بهزیستی، بنیاد مستضعفان، بنیاد مسکن. و…، عملکرد این نهادها اغلب درگیر موازی‌کاری، عدم شفافیت، و کمک‌ها کوتاه‌مدت مصرفی شده است. به‌جای توانمندسازی اقشار محروم، بخش زیادی از بودجه صرف پرداخت‌های مقطعی یا هزینه‌های اداری شده و وابستگی به کمک‌ها افزایش یافته است.
۷)گسترش نهادهای غیرپاسخ‌گو و موازی با بودجه‌های کلان. همه عوامل بالا موجب کاهش اعتماد عمومی و گسترش فقر پنهان شده‌اند.
۸)تحریم‌ها و نقش دولت در تشدید آثار آن
در حالی که تحریم‌ها بخشی از واقعیت اقتصادی ایران‌اند، مدیریت نامناسب دولت‌ها در دهه‌های اخیر، این فشارها را به زندگی مردم منتقل کرده است: افزایش تورم بدون حمایت واقعی از اقشار ضعیف ، وابستگی شدید به نفت و عدم اصلاح ساختار مالیاتی و تولیدی؛ نبود سیاست‌های جبرانی عادلانه در حوزه معیشت.
۹)تمرکز ثروت و قدرت
طی چهار دهه گذشته، فاصله طبقاتی افزایش یافته و گروه‌هایی خاص از رانت‌های گسترده بهره‌مند شده‌اند. این تمرکز، برخلاف آموزه‌های امام علی (ع) و سنت اهل‌بیت در حمایت از طبقات ضعیف است.

۱۰)سیاست‌گذاری نادرست اقتصادی
یکی از بارزترین مصادیق نقش حاکمیت در تشدید فقر، اتخاذ سیاست‌های اقتصادی بدون پشتوانه علمی یا مشارکت کارشناسان مستقل بوده است. این سیاست‌ها نه‌تنها به بهبود معیشت اقشار ضعیف کمک نکرد، بلکه در مواردی به افزایش هزینه زندگی، کاهش اشتغال و نابرابری انجامید. از جمله:
۱۰-۱)اجرای شتاب‌زده طرح هدفمندی یارانه‌ها بدون نظارت و ارزیابی مستمر.
۱۰-۲)خصیص ارز ۴۲۰۰ تومانی که موجب رانت عظیم و انحراف منابع شد.
۱۰-۳)بی‌ثباتی در تصمیمات کلان مالی، مالیاتی و ۳)تجاری.

۱۱)ضعف در مقابله با بحران‌های اقتصادی
در شرایطی چون تحریم‌ها، همه‌گیری کرونا، و شوک‌های ارزی، دولت‌ها نتوانستند سیاست‌های جبرانی کارآمدی برای اقشار آسیب‌پذیر طراحی کنند. نتیجه آن شد که فشار اقتصادی مستقیم بر مردم وارد شد، در حالی‌که گروه‌های خاص با دسترسی به رانت‌های ارزی یا اعتباری، از بحران‌ها منتفع شدند.
۱۲)سوءمدیریت و ضعف حکمرانی اقتصادی
برنامه‌ریزی‌های ناکارآمد، تصمیمات پرهزینه و بدون پشتوانه کارشناسی، و عدم استفاده بهینه از منابع، باعث شده است که ثروت ملی به توسعه پایدار تبدیل نشود.

۱۳)تمرکزگرایی و نابرابری منطقه‌ای: توسعه اقتصادی و زیرساخت‌ها به‌طور نامتوازن در تهران و چند کلان‌شهر محدود شده، در حالی‌که مناطق روستایی و حاشیه‌ای با فقر مضاعف روبه‌رو هستند.
۱۴)اقتصاد نفت‌محور و آسیب‌پذیری در برابر شوک‌ها: اتکای شدید به درآمد نفت، بدون تقویت تولید و بهره‌وری داخلی، موجب بی‌ثباتی مزمن در بودجه، تورم و کاهش قدرت خرید مردم شده است.

۱۵)عدم سرمایه‌گذاری پایدار در آموزش و اشتغال
نظام آموزشی اغلب با بازار کار هماهنگ نیست، و فرصت‌های شغلی برای جوانان و فارغ‌التحصیلان به‌اندازه کافی وجود ندارد، که خود منجر به گسترش «فقر شغلی» می‌شود.

پیشنهادها
۱)بازنگری در سیاست‌های حمایتی بر اساس مدل امام علی (ع): با تأکید بر رسیدگی به طبقات فرودست و جلوگیری از تمرکز ثروت؛
۲)احیای کارکرد نهادهای سنتی اسلامی (وقف، زکات، خمس) با روش‌های نوین: مانند فناوری دیجیتال برای شفاف‌سازی و تسهیل دسترسی؛
۳)توانمندسازی اقتصادی به‌جای کمک‌های مصرفی: حمایت از کارآفرینی، آموزش حرفه‌ای و دسترسی به وام‌های بدون بهره؛
۴)نظارت شرعی و اخلاقی بر عملکرد اقتصادی دولت و بخش خصوصی: به‌منظور جلوگیری از رانت، احتکار و تبعیض؛
۵)توسعه گفتمان عدالت‌محور در رسانه و آموزش دینی: برای تغییر نگرش جامعه نسبت به فقر و فقرا و نهادینه‌سازی فرهنگ حمایت ساختاری.
۶) مبارزه جدی با فساد: ایجاد نهادهای نظارتی مستقل، ارتقای شفافیت مالی نهادهای اقتصادی حاکمیتی و خصولتی، و پاسخ‌گو کردن مدیران اقتصادی.
۷)تقویت نهادهای مردمی و مشارکتی: واگذاری بخشی از مسئولیت عدالت اجتماعی به نهادهای مدنی، تعاونی‌ها و گروه‌های داوطلب محلی برای افزایش اثربخشی.
۸)گسترش عدالت منطقه‌ای: بازنگری در تخصیص بودجه‌های عمرانی و خدماتی با اولویت مناطق محروم و محرومیت‌زدایی از استان‌ها و شهرستان‌های کم‌برخوردار.

جمع‌بندی:
گرچه عوامل خارجی و ساختاری جهانی (نظیر تحریم‌ها یا بحران‌های بین‌المللی) در ایجاد فقر مردم ایران نقش دارند، اما سهم سیاست‌گذاری نادرست، فساد اداری، ناکارآمدی مدیریتی و بی‌توجهی به آموزه‌های عدالت‌محور دینی توسط برخی دولتمردان، عامل مهم و قابل اصلاح این بحران است.
بررسی آموزه‌های امامان شیعه درباره فقر نشان می‌دهد که نگاه آنان به این پدیده، نگاهی جامع، انسانی و نظام‌مند بوده است؛ نگاهی که هم عوامل فردی و ساختاری فقر را شناسایی می‌کند و هم راهکارهایی عملی، اخلاقی و سیاست‌گذارانه برای مقابله با آن ارائه می‌دهد. فقر در ایران نه ناشی از فقر منابع، بلکه نتیجه «فقر مدیریت و عدالت» است. بررسی نقش حاکمان ایران در فقر مردم نشان می‌دهد که بخش مهمی از مشکلات معیشتی و گسترش فقر نه صرفاً ناشی از محدودیت‌های بیرونی (مانند تحریم‌ها)، بلکه حاصل سیاست‌گذاری‌های ناعادلانه، ضعف در حکمرانی اقتصادی، و فاصله گرفتن از الگوی علوی در عدالت اجتماعی است. اگرچه جمهوری اسلامی در ابتدا با آرمان‌هایی چون حمایت از مستضعفان و برقراری عدالت اقتصادی بنیان گذاشته شد، اما در عمل، روندهایی چون فساد، ناکارآمدی ساختارهای حمایتی، رانت‌جویی، و بی‌ثباتی در سیاست‌های مالی و ارزی، مانع تحقق این اهداف شدند. به‌ویژه ناتوانی در شناسایی دقیق گروه‌های نیازمند، و اجرای سیاست‌های عمومی بدون هدف‌گیری اجتماعی، به بازتولید فقر انجامیده است

Share on telegram
Share on print

لینک کوتاه خبر:

https://jebhe24.com/?p=13475

اخبار مرتبط:

۱ نظر

نظر خود را وارد کنید

آدرس ایمیل شما در دسترس عموم قرار نمیگیرد.

  • پربازدیدترین ها
  • داغ ترین ها
تبلیغات

پربحث ترین ها

اینجا محل تبلیغات شماست