از روزهای ابتدایی جنگ اوکراین، اعضای ناتو با رهبری آمریکا کوشیدهاند تا منافع خود را در مقابل روسیه تامین کرده و مسکو را تضعیف کنند، امری که به اذعان رئیسجمهور اوکراین، به قیمت جان سربازان اوکراینی تمام خواهد شد.
به گزارش ایسنا، «گلن دیسن» تحلیلگر نروژی در مقالهای با اشاره به بازنمایی دروغین رسانههای غربی از وضعیت میدان جنگ اوکراین و مقاصد سیاستمداران غرب از کمک به این کشور، تاکید کرد که این حمایتها در واقع به ضرر اوکراین تمام میشود و هدف از ارائه آنها تضمین منافع کشورهای غربی است.
به گفته دیسن، رؤسای سازمانهای اطلاعاتی «سیا» و «امآی۶» اخیراً در نشست برای بررسی تحولات جنگ اوکراین، حمله نیروهای مسلح اوکراینی به منطقه «کورسک» در خاک روسیه را مورد تمجید قرار داده و بر اهمیت تغییر روایتها در جنگ تاکید کردند.
دیسن مینویسد: «تردیدی وجود ندارد که حمله به کورسک برای اوکراین و ناتو یک فاجعه تمامعیار بود؛ اما کنترل روایتها در جنگ یک امر حیاتی است، زیرا افکار عمومی در غرب تنها در صورتی از تأمین مالی جنگ حمایت خواهند کرد که باور داشته باشند این جنگ به اوکراین کمک میکند و امکان پیروزی وجود دارد.»
دیسن این سیاست را با روایتهای دروغین ناتو در اشغال ۲۰ساله افغانستان مقایسه کرده و با اشاره به ادعای ناتو درباره پیشرفت و کمک به مردم افغانستان، میگوید تا قبل از فرار عجولانه نظامیان ناتو از افغانستان، رهبران این کشورها به مردم خود میگفتند که هر روز دستاورد دیگری در این جنگ حاصل شده و پیشرویهای مضاعفی اتفاق افتاده است. اسنادی که درباره جنگ افغانستان از وضعیت محرمانه خارج شده، نشان میدهد آمریکا در این جنگ نیز مانند ویتنام شکست خورده است، اما رسانهها درباره هر ۲ جنگ تصویر تلطیفشدهای از واقعیت را ارائه میدهند.
یک گزارش افشاشده از سیا نشان میدهد رهبران غربی به این نتیجه رسیدند که برای همراه کردن شهروندان خود با سیاستهای دولتها علیه افغانستان، باید آن را در پوشش «حمایت از زنان» ارائه کنند. در این گزارش افشاشده آمده است: «در تلاش برای بازنمایی انسانی از نقش نیروهای بینالمللی در مبارزه با طالبان، زنان افغانستان میتوانند پیامرسانان ایدهآلی باشند.»
این سیاست تا جایی جدی گرفته شد که «ینس استولتنبرگ» دبیرکل وقت ناتو با «آنجلینا جولی» بازیگر محبوب هالیوودی یک مقاله مشترک نوشت، مقالهای که عنوانش این بود: «چرا ناتو باید از حقوق زنان دفاع کند؟» به گفته تحلیلگر نروژی، ناتو در واقع عواطف انسانی را تحریک کرد تا برای پلیدترین اقداماتی که از انسان سر میزند، جلب حمایت کند.
جنگ اوکراین
غرب جنگ اوکراین را بهگونهای روایت کرده که گویی ناتو صرفاً در حال انجام یک مأموریت خیرخواهانه است تا از خود و اوکراین در برابر جاهطلبیهای روسیه دفاع کند. ناتو با تعریف جنگ اوکراین در چارچوبهای یک دوگانه خیر و شر، عملاً هرگونه مذاکره را غیرممکن کرده است، زیرا برای دستیابی به صلح باید شر از بین برود.
در تبلیغات سیاسی، معمول است که جنگ را در قالب یک مفهوم قابلقبول برای همگان بگنجانند، مانند لزوم «کمک به اوکراین». غرب نیز با تاکید بر ضرورت حمایت از اوکراین، وضعیتی را ایجاد کرده که هرگونه صحبت درباره این مسئله در یکی از ۲ گروه «حامی اوکراین» و «حامی کرملین» تقسیمبندی میشود. این در حالی است که آنچه برای روسیه بد است، لزوماً برای اوکراین خوب نیست، و برعکس. به گفته گلن دیسن، مفاهیمی مانند «کمک به اوکراین» عباراتی کلی هستند که ممکن است هر ایدهای را در خود جای دهند، ایدههایی که اغلب با معنای واقعی «کمک» در تضاد بوده و بیشتر به «جنگ نیابتی» نزدیک هستند. میشوند.
گسترش ناتو
ناتو هرگونه اتهام درباره داشتن یک برنامه توسعهطلبانه را رد کرده و مدعی است که کییف خواستار عضویت در این ائتلاف نظامی است. این در حالی است که بر اساس تمامی نظرسنجیهای انجامشده بین سالهای ۱۹۹۱ تا ۲۰۱۴، تنها حدود ۲۰ درصد از مردم اوکراین خواهان عضویت در ناتو بودند.
زمانی که ناتو در سال ۲۰۰۸ وعده عضویت آینده اوکراین را مطرح کرد، ۴۳ درصد از اوکراینیها ناتو را تهدیدی برای کشورشان میدانستند و تنها ۱۵ درصد آن را با حفاظت از اوکراین مرتبط میدانستند. ۴۶ درصد از اوکراینیها بر این باور بودند که داشتن روابط نزدیک با روسیه مهمتر است، درحالیکه تنها ۱۰ درصد از اوکراینیها حمایت از روابط نزدیک با ایالات متحده بهجای روسیه را ترجیح میدادند.
در سال ۲۰۱۱، در یکی از اسناد ناتو آمده بود: «بزرگترین چالش در روابط اوکراین و ناتو، تصویری است که مردم اوکراین از این ائتلاف دارند. عضویت در ناتو در این کشور چندان مورد حمایت نیست و برخی نظرسنجیها نشان میدهند که حمایت عمومی از آن کمتر از ۲۰ درصد است.» حتی پس از آنکه روسیه در واکنش به کودتای مورد حمایت غرب در سال ۲۰۱۴، کریمه را تصرف کرد، تنها اقلیتی کوچک از اوکراینیها خواهان ادغام با ناتو بودند (۱۰.۳ درصد در جنوب و ۱۳.۱ درصد در شرق).
در سال ۲۰۰۸، «ویلیام برنز» رئیس وقت سازمان سیا هشدار داده بود که تلاش برای کشاندن اوکراین به سوی ناتو موجب بروز یک جنگ داخلی در این کشور و احتمال مداخله مسکو خواهد شد. علاوه بر این، در دسامبر ۲۰۲۰، «رودریک لاین»، سفیر پیشین بریتانیا در روسیه، هشدار مشابهی داد و گفت تلاش برای وارد کردن اوکراین به ناتو بهترین راه برای ورود غرب به جنگ با روسیه است و بخش اعظم مردم اوکراین نیز تمایلی به عضویت در این ائتلاف نظامی ندارند.
گلن دیسن با اشاره به این گزارشها و با بیان اینکه کشورهای غربی از خطرات بحث عضویت اوکراین در ناتو آگاه بودند، بیان میکند که غرب اکنون نمیتواند سیاستهای خود را تحت پوشش «حمایت از اوکراین» معرفی کند، زیرا از تبعات آن برای امنیت این کشور و همچنین عدم تمایل مردم اوکراین به عضویت در ناتو آگاه بوده است.
تحلیلگر نروژی همچنین با اشاره به نقش پررنگ و آشکار کشورهای غربی در سرنگونی دولت دموکراتیک و مشروع «ویکتور یانوکوویچ» در اوکراین و به قدرت رسیدن یک دولت ضد روسیه، گفت غربیها روایت را بهگونهای ترتیب دادهاند که اگر امروز کسی از این اقدام مخرب انتقاد کند، برچسب «ضد اوکراینی» و «حامی روسیه» دریافت میکند و در مقابل، افرادی که اوکراین را برخلاف خواسته مردم آن در مسیر نابودی قرار دادند، ادعا میکنند که «در کنار اوکراین ایستادهاند.»
آمریکا پس از ترتیب دادن این کودتا، دولت جدید را راهنمایی کرد تا فاصله کییف و مسکو هر روز بیشتر از روز قبل افزایش پیدا کند. به گفته دیسن، همکاری نزدیک دولت دستنشانده در اوکراین با سازمانهای اطلاعاتی آمریکا یکی از دلایل کلیدی روسیه برای مداخله نظامی در فوریه ۲۰۲۲ بوده است. غرب در این کودتا شمشیر را از رو بسته بود، تا جایی که «ناتالی جارِسکو» که یک مقام رسمی وزارت خارجه ایالات متحده بود، تابعیت اوکراین را در یافت کرد و به وزیر دارایی اوکراین تبدیل شد، آن هم در یک روز!
حذف نفوذ روسیه از اوکراین
به گفته دیسن، سیاست حذف نفوذ روسیه از اوکراین با هدف قطع پیوندهای تاریخی این کشور با روسیه و ادغام آن در حوزه نفوذ ناتو اجرا شد. انقلاب نارنجی که در سال ۲۰۰۴ با حمایت آمریکا رخ داد، دولت یوشچنکو را در اوکراین مستقر کرد، دولتی که طرفدار غرب بود. با این حال، مردم در نهایت با انتخاب یانوکوویچ، این سیاست را شکست دادند. در پایان دوره یوشچنکو، محبوبیت او به ۲.۷ درصد سقوط کرده بود.
پس از ۲۰۱۴، تلاشها برای حذف نفوذ روسیه شدت گرفت. دولت جدید احزاب مخالف، رسانههای مستقل، کلیسای ارتدوکس و زبان روسی را ممنوع کرد. در سال ۲۰۲۴، اوکراین حتی ناظرانی را برای محدود کردن استفاده از زبان روسی به کار گرفت. بیبیسی همچنین گزارش داد که پس از کودتا، ساختمان شورای شهر کییف با پرچمهای نئونازی و تصاویر متحدان هیتلر پوشیده شده بود.
نام خیابانهای مرتبط با تاریخ روسیه با اسامی شخصیتهای افراطی جایگزین شد، شکاف اجتماعی را عمیقتر کرد و میلیونها اوکراینی روسیزبان را به حاشیه راند. این سیاستها، بهرغم نقض ارزشهای دموکراتیک، تحت عنوان «کمک به اوکراین» برای تثبیت هویت ملی آن توجیه شدند.
جنگ علیه دونباس
پس از کودتای ۲۰۱۴، مردم دونباس دولت جدید مورد حمایت غرب را نپذیرفتند. کییف به جای مذاکره، سرکوب نظامی را آغاز کرد، اما ارتش اوکراین تمایلی به جنگیدن با ملت خود نداشت. بنابراین کییف برای حل این مشکل، «شبهنظامیان افراطی» مانند گردان «آزوف» را به سراغ آنها فرستاد. رهبران این گروهها اذعان کردند که برای اوکراین نمیجنگند، بلکه اهداف غرب را دنبال میکنند.
این عملیات که به عملیات «ضدتروریستی» موسوم بود، بیش از ۱۴ هزار نفر را کشت، اما رسانههای غربی این جنگ را مبارزه با نفوذ روسیه جلوه دادند و مقاومت محلی را نادیده گرفتند. تحت عنوان «کمک به اوکراین»، غرب از ملیگرایان افراطی حمایت کرد و شکافهای داخلی را عمیقتر ساخت.
کارشکنی در اجرای توافق صلح «مینسک ۲»
توافق صلح مینسک ۲ برای پایان دادن به درگیری بین کییف و دونباس طراحی شده بود. هم «پترو پروشنکو» رئیسجمهور سابق اوکراین و هم زلنسکی ابتدا از آن حمایت کردند، اما گروههای راست افراطی مورد حمایت آمریکا مانع اجرای آن شدند. در اوت ۲۰۱۵، بیبیسی گزارش داد که ۲۶۵ نماینده پارلمان اوکراین از لایحهای برای اعطای خودمختاری بیشتر به دونباس حمایت کردند. اما احزاب ملیگرای افراطی بهشدت اعتراض کردند و در درگیری با پلیس یک عضو گارد ملی کشته و بیش از ۱۰۰ نفر زخمی شدند. تحت این فشار، پروشنکو اجرای توافق را رها کرد.
زلنسکی در انتخابات ۲۰۱۹ با ۷۳ درصد آرا پیروز شد و وعده داد که توافق مینسک ۲ را اجرا کند؛ اما بلافاصله با مخالفت گروههای راست افراطی مورد حمایت آمریکا مواجه شد. در کییف، ۱۰ هزار معترض این تلاشها برای احیای مینسک ۲ را «تسلیم» در برابر مسکو توصیف کردند و زلنسکی که نتوانست بر ملیگرایان افراطی کنترل پیدا کند، به آنها نزدیک شد و صلح را کنار گذاشت.
مزمان، آمریکا ارتش اوکراین را تقویت کرد و آن را به ناتو وابستهتر ساخت، امری که توافق مینسک ۲ را بیش از پیش نادیده گرفت. در سال ۲۰۲۲، «آنگلا مرکل» صدراعظم سابق آلمان اعتراف کرد که توافق مینسک هرگز برای صلح طراحی نشده بود، بلکه هدف آن تقویت نظامی اوکراین بود. «فرانسوا اولاند»، رئیسجمهور پیشین فرانسه، این فریب را تأیید کرد و گفت که جنگ زمانی پایان خواهد یافت که روسیه در میدان نبرد شکست بخورد.
«هارالد کویات» ژنرال بازنشسته آلمانی میگوید اقدامات ناتو موجب نقض قوانین بینالمللی شده است. او با بیان اینکه غرب هفت سال از توافق مینسک ۲ حمایت کرد و در عین حال مانع اجرای آن شد، به تمایل اکثریت مردم اوکراین به صلح اشاره کرد و گفت چگونه میتوان کارشکنی ناتو در دیپلماسی را «کمک به اوکراین» دانست؟
رد درخواست روسیه برای تضمینهای امنیتی در سال ۲۰۲۱
در سال ۲۰۲۱، روسیه خواستار دریافت تضمینهای امنیتی برای محدود کردن گسترش ناتو در اوکراین شد و هشدار داد که نادیده گرفتن این نگرانیها ممکن است به اقدام نظامی منجر شود. با وجود آنکه بایدن از برنامههای روسیه برای حمله مطلع بود، از ارائه هرگونه تضمین امنیتی خودداری کرد.
«کورت فولکر»، سفیر پیشین آمریکا در ناتو، استدلال کرد که پرهیز از هرگونه توافق با روسیه و تداوم تقابل، گزینه بهتری است. دبیرکل وقت ناتو نیز بعداً اذعان کرد توقف گسترش ناتو میتوانست از جنگ جلوگیری کند، اما ناتو این پیشنهاد را نپذیرفت. غرب بهجای دیپلماسی، تنشها را افزایش داد و اعتبار ادعای خود درباره «کمک به اوکراین» را بیش از پیش تضعیف کرد. زیر سؤال برد.
کارشکنی در مذاکرات صلح استانبول در ۲۰۲۲
پس از مواجهه با هفت سال کارشکنی در توافقات مینسک و عدم ارائه تضمینهای امنیتی، روسیه در فوریه ۲۰۲۲ اقدام نظامی را برای تحمیل یک راهحل سیاسی آغاز کرد. در نخستین روز جنگ، زلنسکی تأیید کرد که مسکو آماده مذاکره، بهویژه در مورد وضعیت بیطرفی اوکراین است و گفت: «ما از صحبت درباره بیطرفی نمیترسیم.»
در روز سوم، روسیه و اوکراین مذاکرات صلح را در بلاروس پذیرفتند و زلنسکی بعداً توافق امنیتی جمعی را برای رفع نگرانیهای امنیتی هر ۲ کشور پیشنهاد داد. با این حال، آمریکا هرگونه مذاکره را رد کرد، مگر اینکه روسیه ابتدا تمام نیروهای خود را عقب بکشد. واشنگتن همچنین تأکید کرد که از تلاشهای اوکراین برای سازش حمایت نمیکند و این جنگ را فراتر از یک درگیری میان روسیه و اوکراین دانست.
در مارس ۲۰۲۲، زلنسکی اذعان کرد که برخی در غرب جنگی طولانی را ترجیح میدهند تا روسیه را تضعیف کنند، حتی اگر به نابودی اوکراین منجر شود. مقامات اوکراینی تأیید کردند که روسیه در پی توافق صلحی جدی بود و «اولکساندر چالی»، معاون سابق وزارت خارجه اوکراین گفت ۲ طرف به یک سازش واقعی دست یافته بودند. اما ژنرال بازنشسته آلمانی، هارالد کویات، اعلام کرد که ناتو، بهویژه آمریکا و انگلیس، مذاکرات استانبول را بهدلیل عدم آمادگی غرب برای صلح، به شکست کشاندند.
واسطههای ترکیه و رژیم صهیونیستی نیز این موضوع را تأیید کردند. «نفتالی بنت»، نخستوزیر سابق رژیم اشغالگر فاش کرد که غرب آگاهانه توافق آتشبس را مسدود کرد تا به حملات علیه پوتین ادامه دهد. گزارشهای بلومبرگ نیز نشان داد که رهبران غربی جنگ را برای تضعیف روسیه طولانی کردند، درحالیکه رسانههای غربی آن را همچنان «کمک به اوکراین» جلوه میدادند.
نگهداشتن اوکراین در جنگ
در مارس ۲۰۲۲، زلنسکی اذعان کرد که برخی از متحدان غربی، جنگی طولانی را ترجیح میدهند تا روسیه را تضعیف کنند، حتی اگر این امر به نابودی اوکراین منجر شود. این مسئله در سال ۲۰۲۳ آشکار شد، زمانی که آمریکا اوکراین را برای انجام یک ضدحمله پرهزینه تحت فشار قرار داد. مقامات اوکراینی تأیید کردند که آمریکاییها بر آغاز این عملیات اصرار داشتند، علیرغم نگرانیهای اوکراین. به گزارش نیویورک تایمز، مقامات آمریکایی نگران بودند که اوکراین به دلیل تلفات بالا، تمایلی به ادامه حملات نداشته باشد.
با وجود تلفات سنگین اوکراین، روزنامه «واشنگتن پست» جنگ را یک موفقیت راهبردی برای غرب توصیف کرد، زیرا ناتو گسترش یافته، روسیه تضعیف شده و اروپا وابستگی خود به انرژی روسیه را کاهش داده است. اما همزمان با سرخوشی ناتو، اوکراین مجبور به تشدید طرحهای سربازگیری شده و گزارشهایی از جذب اجباری شهروندان از خیابانها منتشر شده است. اکنون در میان مقامات ناتو، بحث بر سر کاهش سن خدمت سربازی در اوکراین و بازگرداندن پناهندگان اوکراینی برای اعزام به جبههها ادامه دارد.
تحلیلگر نروژی این پرسش را مطرح میکند که اگر جان سربازان غربی در خطر بود و این کشورهای غربی بودند که چنین تلفات سنگینی متحمل میشدند، آیا مذاکرات زودتر آغاز نمیشد؟ با این حال، رئیس جدید سیاست خارجی اتحادیه اروپا مذاکره با روسیه را رد کرده و پوتین را «جنایتکار جنگی» خوانده است. بروکسل همچنین کشورهایی مانند مجارستان که به دنبال صلح هستند را هم تحتفشار قرار میدهد.
گلن دیسن میگوید با فروپاشی اوکراین، آمریکا و ناتو احتمالاً برای آتشبس تلاش خواهند کرد تا زمانی برای بازسازی ارتش اوکراین و آمادهسازی برای درگیری بعدی بخرند؛ اما آیا این سیاستها واقعاً به نفع اوکراین بوده است، یا صرفاً به منافع ناتو خدمت کرده است؟
انتهای پیام/