روزی که «سردار سلامی» درد و بلای مردم کرمان را به جان خرید!

وقتی حادثه تروریستی در گلزار شهدای کرمان روی داد و سلامی برای سخنرانی در مراسم تشییع حضور یافت، یادم می‌آید که در پایان مراسم گفت: «دردوبلای شما به جان منِ بنده‌ی حقیر!»
 
به گزارش جبهه ۲۴ فارس نوشت کرمان، یکی از کسانی که بعد از شهادت حاج قاسم زیاد به کرمان می‌آمد، سردار سلامی بود، سخنرانی‌ها و مطالب مختلفی را در این شهر بیان کرد، اما بیشتر مردم را مورد تفقد قرار داده است.کمتر پیش آمده که یک فرمانده نظامی تراز اول با درجه‌های روی سرشانه‌اش بگوید «من خاک کف پای شما را می‌بوسم» اما سلامی این جمله را بارها در کرمان و برای مردم کرمان تکرار کرده است.این گلپایگانیِ سرافراز، مردم کرمان را خیلی دوست داشت، می‌گفت: «مردم کرمان وفادار هستند، به نظام، به انقلاب و به حاج قاسم، خداوند به خاطر همین، خیلی چیزها به مردم کرمان می‌دهد که خودِ حاج قاسم یکی از آن نعمت‌هاست» رنج و غم مردم کرمان را نمی‌توانست ببیند، وقتی حادثه تروریستی در گلزار شهدای کرمان روی داد و سلامی برای سخنرانی در مراسم تشییع حضور یافت، در پایان مراسم گفت: «این از قلب منِ کوچک خادم و سرباز کوچک شما صادر می‌شود، خاک پای شما را، این قدم‌های مبارک را می‌بوسم و به چشمانم می‌کشم و از خداوند می‌خواهم که مرا ظرفیت جذب دردوبلای همه شما قرار دهد، دردوبلای شما به جان منِ بنده حقیر!»وقتی پایین پای حاج قاسم و در کنار آن سنگ سفید ساده می‌نشست، انگار از این دنیا جدا می‌شد، در همین قطعه بهشتی هم از آرزوی همیشگی‌اش سخن به میان آورد و گفت: تنها چیزی که می‌خواهد این است شهید بشود و به حاج قاسم بپیوندد. او در کرمان هم رجزخوانی و سخنرانی‌های آتشین داشته اما بیشتر احساساتش را بیرون ریخته است، این احساس از روی یک ارادت عمیق بود، شاید این علاقه به روزی بر می‌گشت که دریایی از عشق به حاج قاسم و مقاومت را در خیابان‌های کرمان دید و شاهد پر پر شدن لاله‌های جدید در روز تشییع بود.
 
وقتی در هفدهم دی ماه سال گذشته و در اجلاسیه پایانی پنجمین سالگرد شهادت حاج قاسم سخنرانی خود را آغاز کرد، هرگز فکرش را هم نمی‌کردیم که در آخرین مراسم سردار دلها شرکت می‌کند و بعد از این باید خاطرات حضورش را بنویسیم! او در آن مراسم به روز تشییع حاج قاسم پرداخت و خاطره‌هایی بیان کرد، صحنه‌هایی که شاید آغاز یک دلبستگی عمیق به خطه حاج قاسم‌ پرور بود.«من هرگز صحنه‌های روز ۱۷ دی‌ماه سال ۱۳۹۸ را فراموش نمی‌کنم؛ جماعتی که از خود رها شده بودند، محشری به پا شده بود و چشم‌ها چشمه اشک شده و باران می‌بارید. هنگام عبور از میان این جمعیت، حرارت عشق این عزیزان را به فرمانده شهیدشان با تمام وجود حس می‌کردم.این مردم برای ما بسیار مقدس، شریف و نجیب هستند. وقتی روی صحنه، کنار پیکر برادر عزیز و شهید بزرگ حاج قاسم سلیمانی و شهید وفادار و همراه او سردار حسین پورجعفری حاضر شدم، جمعیت انتها نداشت و همچون دریا موج می‌زد؛ موجی سرشار از شور، حماسه و دلدادگی. این صحنه‌ها شاید دیگر هرگز تکرار نشود.از آن سال، هر ساله این مردم میزبان حجم وسیعی از زائرانی هستند که از اقصی نقاط ایران و حتی سایر نقاط جهان به زیارت این قهرمان استثنایی تاریخ می‌آیند؛ مردی که تاریخ را برای دهه‌ها و شاید قرن‌ها تغییر داد.نه انفجارها و شهادت نود و چند لاله و نه سرمای سخت، مردم را از این قهرمان جدا نمی‌کند. امسال نیز شاهد بودیم که با وجود سرمای طاقت‌فرسا و خاطره غمناک انفجار سال گذشته، مردم با شکوهی بیشتر و احساسی عمیق‌تر و لطیف‌تر آمدند تا نشان دهند عزتی که خداوند به کسی عطا می‌کند، سلب‌شدنی نیست.من آمده‌ام تا خاک پای شما را ببوسم و درود الهی را نثار حس وفاداری، مهرورزی و صمیمیت شما کنم.»
انتهای پیام
Share on telegram
Share on print

لینک کوتاه خبر:

https://jebhe24.com/?p=14144

اخبار مرتبط:

نظر خود را وارد کنید

آدرس ایمیل شما در دسترس عموم قرار نمیگیرد.

  • پربازدیدترین ها
  • داغ ترین ها

تبلیغات

پربحث ترین ها

اینجا محل تبلیغات شماست